تحقیق پیشینه ى تاریخى (قابل ویرایش)

تحقیق پیشینه ى تاریخى (قابل ویرایش)

تحقیق پیشینه ى تاریخى (قابل ویرایش)

تحقیق-پیشینه-ى-تاریخى-(قابل-ویرایش)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۵۴ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

۱
‏پیشینه ى تاریخى
‏نام شیراز در کتیبه های هخامنشی تخت جمشید خوانده شده است ، ‏اشیاء وظروف تاریخی و مسکوکاتی که هم اکنون درموزه متروپولیتن نیویورک موجود است ازعظمت شیراز در عهد سلوکی ها , اشکانیان وساسانیان گواهی میدهد.
‏طبق روایات اساطیری شیراز در زمان فرزند تهمورث دومین پادشاه پیشدادی ساخته شده است. ‏پس از حمله اعراب صفاریان و دیلمیان بر آبادانی شیراز افزودند. در سال ۱۰۷۹ هجری قمری شیراز براثر جاری شدن سیل سهمگین ویران شد و بسیاری از ‏آ‏ثار تاریخی آن ازمیان رفت. همچنین این شهر درزمان حمله افغان ها خرابی هار  بیشماری را متحمل شد .
‏شیراز طی چند دهه اخیر توسعه وگسترش جالب توجهی یافته است وبه یکی از شهرهای مهم وزیبای ایران تبدیل شده است .محیط مساعد شیراز در ادوار گوناگون, دانشمندان , سخنوران و نویسندگانی بزرک را در دامان خود پرورانده است ‏که آثار جاویدان آنها میراث علمی وادبی ایران را زنده و جاوید نگاه خواهد داشت .
‏ ‏ 
‏«و این سرزمین از دشمن، از خشکسالی و از دروغ بپاید و بدین سرزمین دشمن، بدسالی و دروغ نیاید.»
‏نقل به مضمون از سنگ نبشته داریوش در تخت جمشید
۳
‏فارس در دوران باستان
‏در جنوب ایران تا کرانه های خلیج فارس، سرزمینی گسترده است که از روزگار باستان، پارس (فارس) نام داشت و از آغاز دوره اسلامی تاکنون، مرکز آن شیراز بوده است. این سرزمین، از چند هزار سال پیش زیستگاه پررونق اقوام بومی ایران، و به ویژه ایلامیان بود و از این قوم، آثار
‏بسیار در گوشه و کنار فارس، به جای مانده است. آثاری چون کورنگون مَمَسَنی، نقش رستم، ‏تخت جمشید‏ ، تپه ی سبز و تپه ی مالیان (هر دو در مرودشت) و …
‏سه هزار سال پیش از این، قومی که خود را آریایی می خواند، از جنوب روسیه ی امروزی به فلات ایران سرازیرشد و پس از درگیری های فراوان با بومیان آن سامان، به پیروزی رسید و برای خود سکونتگاه هایی برپا داشت. بیشتر این آریاییان، چوپان و گله دار و کوچ نشین بودند و به صورت قبیله ای زندگی می کردند.
‏دین آنان گونه ای بینش توحیدی بود. آنان به خدای یگانه و بزرگی به نام «اهورامزدا» ایمان داشتند و نیروهای طبیعی، مانند آب، آتش، خاک و خورشید را دارای فـَرَّه ایزدی می پنداشتند و سرچشمه بدی ها و تاریکی ها را در وجود اهریمن می جستند. آریاییان، قبیله های بزرگی داشتند که معروف تر از همه پارسیان، مادها، سَکاها، بلخیان، سُغدیان، خوارزمیان، هراتیان و پارتیان بودند. همه این قبیله ها به یک زبان بزرگ، اما با لهجه های متفاوت سخن می گفتند و سرزمین خود را به نام «آریّا وَئیَج» (ایران ویج) می خواندند و بعدها که دارای حکومت شدند، میهن شان را «کشور ایرانیان» و زبان اصلیشان را «اَئیریانو خششرَ» می خواندند. این اصطلاح بعدها به اِئران شَتر و ایران شهر و سرانجام «ایران» تبدیل شد.
۳
‏پارسیان، یکی از اقوام ایرانی بودند که سه هزار سال پیش، به فارس آمدند و در چند مکان، از جمله در اَنشان یا مالیان امروزی در ۴۶کیلومتری شمال شیراز، و پاسارگاد ساکن شدند. پایتخت آنان، نخست ‏پاسارگاد‏  بود و بعدها به همدان انتقال یافت.
‏در اواخر سده هشتم پیش از میلاد، مادها در ایران غربی نیرو گرفتند و گرد هم جمع شده، با آشوریانِ تاراج گر به زد و خورد پرداختند و صد سال بعد آنان را از پای درآوردند و حکومتی بزرگ برپا داشتند که ۱۲۰ سال پایدار ماند. فرمانروایی آنان سرانجام توسط کوروش بزرگ فرو پاشید.
‏کوروش بزرگ فرزند کمبوجیه (پادشاه پارسیان) و شاهدختی مادی بود و با کارهای درخشانش بزرگترین پادشاهی جهان آن روزگار را پدید آورد.
۵
‏مورخان کوروش را پادشاهی دانا و مدیر و مدبّر، و مفسران بزرگی چون «علامه ی طباطبایی» او را‏ ذوالقرنین ‏نامیده اند
‏. کوروش پس از نزدیک به ۳۰ سال فرمانروایی در جنگ با کوچ نشینان ماساگتی – از اقوام سَکایی آسیای میانه – کشته شد و پسرش کمبوجیه جای او را گرفت و به مصر لشکر کشید و آنجا را به فرمان خود درآورد، ولی با شورش مُغان روبه رو شد و پیش از گرفتن کین خویش در مصر درگذشت.
‏آنگاه داریوش بر تخت هخامنشی نشست و ۳۶ سال بر ایران فرمان راند. هخامنشیان نزدیک به ۲۱۸ سال بر این سرزمین حکومت کردند تا این که اسکندر بر ایران تاخت و شاهنشاهی هخامنشی را برانداخت، اما دولتش هفت سال بیش نپایید و آرزوهایش برباد رفت.
‏اگرچه حاکمان پارس به سلطه سلاطین اشکانی در روزگار قدرت آنان گردن نهادند، اما پارس هرگز جزو امپراتوری اشکانی نشد. شاهان پارس قدرت خود را تا سواحل کارمانیا و سواحل عربستان بسط دادند.
‏از روایات مربوط به اردشیر اول ساسانی چنین بر می آید که در زمان او، پارس به ممالک کوچکی تقسیم شده بود. از سکه های کشف شده ی آن دوران می توان دریافت که در آن زمان، تمدن یونانی به کلی از پارس رخت بر بسته بود و سنت های تاریخی و اساطیری کهن و دین زردشت استیلای کامل داشت.

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x