تحقیق تفسیر سوره همزه ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره همزه ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره همزه ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-همزه-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۱ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
‏ وَیْلٌ لِّکلِّ هُمَزَهٍ لُّمَزَهٍ(۱)
‏ الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ(۲)
‏ یحْسب أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(۳)
‏ َکلا لَیُنبَذَنَّ فى الحُْطمَهِ(۴)
‏ وَ مَا أَدْرَاک مَا الحُْطمَهُ(۵)
‏ نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ(۶)
‏ الَّتى تَطلِعُ عَلى الاَفْئِدَهِ(۷)
‏ إِنهَا عَلَیهِم مُّؤْصدَهٌ(۸)
‏ فى عَمَدٍ مُّمَدَّدَهِ(۹)
‏ ترجمه آیات
‏به نام اللّه که رحمان و رحیم است .
‏ واى به حال هر طعنه زن عیب جوى (۱).
‏ کسى که مالى را جمع مى کند و از شمردن مکرر آن لذت مى برد (۲).
‏ گمان مى کند که مال او وى را براى ابد از مرگ نگه مى دارد (۳).
‏ نه ، چنین نیست به طور حتم در حطمه اش مى افکنند (۴).
‏ و تو چه مى دانى که حطمه چیست ؟ (۵).
‏ آتش فروزان و خرد کننده خداست (۶).
‏ آتشى که نه تنها ظاهر جسم را مى سوزاند بلکه بر باطن و جان انسان نیز نزدیک مى شود (۷).
‏ آتشى که دربش به روى آنان بسته مى شود (۸).
‏ در ستون هاى بلند و کشیده شده (۹).
‏۳
‏ ترجمه تفسیر المیزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۵
‏ بیان آیات
‏این سوره تهدید شدیدى است به کسانى که عاشق جمع مالند، و مى خواهند با مال بیشتر خود بر سر و گردن مردم سوار شوند، و بر آنان کبریایى بفروشند، و به همین جهت از مردم عیب هایى مى گیرند که عیب نیست و این سوره در مکه نازل شده است .
‏تهدید شدید به گردآورندگان مال و ذکر اوصاف آنان که ((همزه ))اند و ((لمزه )) ومال خود را مایه جاودانى مى پندارند و… صفحه
‏وَیْلٌ لِّکلِّ هُمَزَهٍ لُّمَزَهٍ
‏ در مجمع البیان گفته : کلمه ((همزه )) به معناى کسى است که بدون جهت بسیار به دیگران طعنه مى زند و عیب جویى و خرده گیریهایى مى کند که در واقع عیب نیست . و اصل ماده ((همز)) به معناى شکستن است ، و کلمه ((لمز)) نیز به معناى عیب است پس ‍ ((همزه )) و ((لمزه )) هر دو به یک معنا است .
‏ولى بعضى گفته اند: بین آن دو فرقى هست ، و آن این است ((همزه )) به آن کسى گویند که دنبال سر مردم عیب مى گوید و خرده مى گیرد، و اما ((لمزه )) کسى را گویند که پیش روى طرف خرده مى گیرد – نقل از لیث .
‏و بعضى گفته اند: همزه کسى را گویند که همنشین خود را با سخنان زشت آزار دهد، و لمزه آن کسى است که با چشم و سر علیه همنشین خود اشاره کند، و به اصطلاح فارسى تقلید او را در آورد. آنگاه مى گوید صیغه ((فعله )) براى مبالغه در صفتى بنا شده که باعث مى شود فعل مناسب با آن صفت از صاحب آن صفت زیاد سر بزند، و خلاصه فعل مذکور عادتش شده باشد، مثلا به مردى که زیاد زن مى گیرد، مى گویند، فلانى مردى ((نکحه )) است ، و به کسى که زیاد مى خندد، مى گوید فلانى ((ضحکه )) است ((همزه و لمزه )) هم از همین باب است .
‏۳
‏پس معناى آیه این است که : واى بر هر کسى که بسیار مردم را عیبگویى و غیبت مى کند. البته این دو کلمه به معانى دیگرى نیز تفسیر شده ، و در نتیجه آیه را هم به معانى مختلفى معنا کرده اند.
‏الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ یحْسب أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ
‏ این آیه ، ((همزه )) و ((لمزه )) را بیان مى کند، و اگر کلمه ((مالا)) را نکره آورد به منظور تحقیر و ناچیز معرفى کردن مال دنیا بوده ، چون مال هر قدر هم که زیاد و زیادتر باشد دردى از صاحبش را دوا نمى کند،
‏ترجمه تفسیر المیزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۶
‏تنها سودى که به حالش دارد همان مقدارى است که به مصرف حوائج طبیعى خودش مى رساند، مختصرى غذا که سیرش کند، و شر بتى آب که سیرابش سازد، و دو قطعه جامه که به تن کند.
‏و کلمه ((عدده )) از ماده ((عدبه )) معناى شمردن است ، مى فرماید شخصى که همزه و لمزه است از بس عاشق مال و حریص بر جمع آن است ، مال را روى هم جمع مى کند و پى در پى آن را مى شمارد، و از بسیار بودن آن لذت مى برد.
‏ولى بعضى گفته اند: معنایش این است که مال را عده و ذخیره مى کند براى روزى که مورد هجوم ناملایمات روزگار واقع شود، که بنابر این ، کلمه ((عدده )) دیگر به معناى شمردن نیست .
‏۴
‏رد پندار غلط انسانى که خیال مى کند مال دنیا به او جلودانگى مى بخشد
‏((یحسب ان ماله اخلده )) – یعنى او خیال مى کند مالى که براى روز مبادا جمع کرده زندگى جاودانه به او مى دهد، و از مردنش جلوگیرى مى نماید، بنابر این منظور از جمله ((اخلده )) که صیغه ماضى است ، معناى مضارع – آینده – است ، به قرینه جمله ((یحسب )) که آن نیز مضارع است .
‏پس انسان نامبرده به خاطر اخلاد در ارض و چسبیدنش به زمین و زندگى مادى زمینى ، و فرو رفتنش در آرزوهاى دور و دراز، از مال دنیا به آن مقدارى که حوائج ضرورى زندگى کوتاه دنیا و ایام گذراى آن را کفایت کند قانع نمى شود، بلکه هر قدر مالش زیادتر شود حرصش تا بى نهایت زیادتر مى گردد، پس از ظاهر حالش پیداست که مى پندارد مال ، او را در دنیا جاودان مى سازد، و چون جاودانگى و بقاى خود را دوست مى دارد، تمام همش را صرف جمع مال و شمردن آن مى کند، و وقتى جمع شد و خود را بى نیاز احساس کرد، شروع به یاغى گرى نموده ، بر دیگران تفوق و استعلا مى ورزد، همچنان که در جاى دیگر فرمود: ((ان الانسان لیطغى ان راه استغنى ))، و این استکبار و تعدى اثرى که براى آدمى دارد همز و لمز است .
‏از اینجا روشن مى گردد که جمله ((یحسب ان ماله اخلده )) به منزله تعلیل است براى جمله ((الذى جمع مالا و عدده ))، و مى فهماند اگر مال پشیز دنیا را جمع مى کند و مى شمارد، انگیزه و علتش پندار غلطى است که دارد، و این خطاى عملیش مستند به خطاى فکرى او است ، که پنداشته مال او را جاودان مى سازد،

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x