تحقیق تفسیر سوره انشراح ۱۳ ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره انشراح ۱۳ ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره انشراح ۱۳ ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-انشراح-13-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۳ صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
))‏تفسیر سوره انشراح((
‏آیه ۱ ‏–‏ ۸ ‏.‏ سوره ا نشراح
‏بِسمِ اللَّهِ ‏الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
‏أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک (۱) وَ وَضعْنَا عَنک ‏وِزْرَک (۲) الَّذِى أَنقَض ظهْرَک (۳) وَ رَفَعْنَا لَک ذِکْرَک (۴) فَإِنَّ مَعَ ‏الْعُسرِ یُسراً(۵) إِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(۶) فَإِذَا فَرَغْت فَانصب (۷) وَ ‏إِلى رَبِّک فَارْغَب ( (۸
  ‏ترجمه :
‏بنام خداوند ‏بخشنده مهربان
‏۱) ‏آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟
‏۲) ‏و بار سنگین را از ‏تو بر نداشتیم ؟
‏۳) ‏همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد.
‏۴) ‏و آوازه ‏تو را بلند کردیم .
‏۵) ‏بنابراین مسلما با سختى آسانى است .
‏۶) ‏و مسلما با ‏سختى آسانى است .
‏۷) ‏پس هنگامى که از کار مهمى فارغ مى شوى به مهم دیگرى پرداز
‏۸) ‏و به سوى پروردگارت توجه کن
‏مقدمه:
‏این سوره در ‏مکه نازل شده و داراى ۸ آیه است‏.
‏محتوى و فضیلت سوره ا لم نشرح‏:
‏معروف ‏این است که این سوره بعد از سوره و الضحى نازل شده است و محتواى آن نیز همین مطلب ‏را تایید مى کند چرا که در این سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پیغمبر اکرم (صلى ‏اللّه علیه و آله و سلّم( ‏شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و ‏الضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره ا لم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضى مادى ‏و بعضى معنوى بود اما مواهب سه گانه این سوره همه جنبه معنوى دارد و عمده این سوره ‏بر سه محور دور مى زند:
‏یکى بیان همین نعمتهاى سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر ‏از نظر بر طرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به خداوند یگانه و تحریص و ‏ترغیب به عبادت و نیایش .
‏و به همین دلیل در روایات اهل بیت (علیهمالسلام ( ‏چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم این دو به منزله یک سوره شمرده شده است و لذا در ‏قرائت نماز براى اینکه یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم مى خوانند.
‏در ‏میان اهل سنت نیز بعضى طرفدار این نظریه هستند چنانکه فخر رازى از طاووس و عمر بن ‏عبد العزیز نقل کرده که آنها نیز مى گفتند این دو سوره سوره واحده است و در یک رکعت ‏هر دو را تلاوت مى کردند و میان این دو بسم الله را حذف مى کردند (ولى طبق فتاواى ‏فقهاى ما بسم الله در هر دو باید باشد و اینکه مرحوم طبرسى در مجمع البیان نقل کرده ‏که فقهاى ما بسم الله را حذف مى کنند درست به نظر نمى رسد(.
‏عجب اینکه فخر رازى ‏بعد از ذکر قول کسانى که آنها را سوره واحده مى گویند، مى گوید این سخن درست نیست ‏زیرا محتواى آن دو با هم فرق داردسوره و الضحى هنگامى نازل شد که رسول خدا از ایذاء کفار ناراحت بود ‏و در محنت و اندوه بسر مى برد در حالى که دومى وقتى نازل شد که پیغمبر خوشحال و ‏شادمان بود این دو چگونه با هم جمع مى شود.
‏ولى این استدلال عجیبى است چرا که هر ‏دو سوره سخن از زندگى گذشته پیغمبر مى گوید و این در حالى بود که بسیارى از مشکلات ‏را پشت سر نهاده و قلب پاک او غرق امید و سرور بوده است هر دو سوره از مواهب الهى ‏سخن مى گوید و گذشته سخت و پر محنت را یادآور مى شود تا مایه تسلى خاطر پیامبر و ‏امیدوارى بیشتر و کاملتر گردد.
‏به هر حال پیوند نزدیک محتواى این دو سوره چیزى ‏نیست که قابل شک و تردید باشد نظیر همین معنى در سوره فیل و قریش نیز خواهد آمد ‏انشاء الله در اینکه این سوره (ا لم نشرح ) در مکه نازل شده یا مدینه از بیانات فوق ‏روشن مى شود که در مکه نازل شده است ولى با توجه آیه و رفعنا لک ذکرک : ما نام تو ‏را بلند کردیم بعضى معتقدند که در مدینه نازل شده است در آن زمان که آوازه اسلام و ‏پیامبر همه جا را گرفته بود ولى انصاف این است که این دلیل قانع کننده نمى باشد ‏زیرا پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با تمام مشکلاتى که در مکه داشت
‏بلند آوازه بود و در تمام محافل سخن از قیام و رسالت و دعوت او بود و به وسیله ‏اجتماع سالانه حج این آوازه به سایر مناطق حجاز مخصوصا مدینه رسید.
‏در فضیلت ‏تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ‏که فرمود: من قراءها ‏اعطى من الاجر کمن لقى محمدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) ‏مغتما ففرج عنه : هر کس این سوره را بخواند پاداش کسى را دارد که محمد (صلى اللّه ‏علیه و آله و سلّم ) را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است .
)
‏أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک
‏تفسیر نمونه:
‏در ‏این‏ آیه به ‏مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم ‏نشرح لک صدرک‏).
‏(‏نشرح ‏) ‏از ماده شرح ‏در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقه هاى ‏نازکتر است سپس ‍ مى افزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و ‏آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح ‏معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است ‏و آن ‏توسعه دادن به روح و فکر پیامبر‏ است و این توسعه‏ ‏ مى تواند‏ ‏مفهوم وسیعى داشته باشد که هم ‏وسعت علمى پیامبر‏ را از طریق وحى و ‏رسالت شامل گردد و هم بسط و ‏گسترش تحمل و استقامت‏ او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى ‏دشمنان و مخالفان .
‏و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر ‏را پیدا مى کند‏”‏ اذهب الى فرعون انه طغى‏”‏ بلافاصله عرض مى کند‏”‏ رب اشرح لى صدرى و یسر ‏لى امرى‏”‏ خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه ۲۵ ‏–‏ ۲۶‏).
‏و ‏در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است‏”‏ فاصبر ‏لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت ‏”‏اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش ‏استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش (که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آن همه ‏مشکلات و مرارت شد) (قلم ‏–‏ ۴۸‏)
‏شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه ‏در آیه ۹۷ سوره حجر مى خوانیم و‏”‏ لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون ‏”‏: ما مى دانیم ‏که سینه تو بخاطر گفتگوهاى (مغرضانه ) آنها تنگ مى شود‏.‏ اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى ‏تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن‏ کس که رسالتش از همه عظیم تر است ‏مانند‏(‏ پیغمبر اکرم )شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس ‍ ‏روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش ‏نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى ‏به رسول الله بود.
‏و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مى فرماید: من تقاضائى از ‏پروردگارم کردم و دوست مى داشتم این تقاضا را نمى کردم عرض کردم خداوندا پیامبران ‏قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مى ‏کردند، خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ،فرمود: آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى
‏پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى ‏اى پروردگار!
‏این نشان مى دهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به ‏راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و ‏میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از ‏طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .
‏در اینجا بعضى گفته اند ‏که منظور از شرح صدر همان حادثه اى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلى اللّه ‏علیه و آله و سلّم ) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش ‏را بیرون آورده شستشو دادند، و آن را از علم و دانش و راءفت و رحمت پر ‏کردند.
‏بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و ‏اشاره اى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى ‏او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسه هاى شیطانى .
‏ولى به هر حال دلیلى نداریم که ‏آیه مورد بحث اشاره به خصوص این ماجرا باشد، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این ‏داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.
‏و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر ‏(‏صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عالیترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و ‏وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد‏ ‏.
‏تفسیر المیزان:
‏ترتب آیات سه گانه اول سوره که مضمون هر یک مترتب بر آیه قبل ‏است ، و سپس تعلیل آنها به آیه ((‏فان مع العسر یسرا)) ‏که از ظاهرش ‍ بر مى آید که با وضع رسول خدا (صلى اللّه علیه و ‏آله وسلم ) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تکرار این تعلیل و نیز ‏تفریع دو آیه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند که مراد از شرح صدر رسول خدا (‏صلى اللّه علیه و آله وسلم ) گستردگى و وسعت نظر وى است ، به طورى که ظرفیت تلقى ‏وحى را داشته باشد، و نیز نیروى تبلیغ آن و تحمل ناملایماتى را که در این راه مى ‏بیند داشته باشد، و به عبارتى دیگر نفس شریف آن جناب را طورى نیرومند کند که نهایت ‏درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پیدا کند.
‏وَ وَضعْنَا عَنک وِزْرَک الَّذِى أَنقَض ظهْرَک
‏تفسیر نمونه:
‏وزر ‏در لغت به معنى سنگینى است ، ‏(‏واژه‏ ‏وزیر ‏نیز از همین معنى مشتق شده است ، چون ‏بارهاى سنگین حکومت را بر دوش مى کشد، و گناهان را نیز به همین جهت وزر گویند چرا ‏که بار سنگینى است بر دوش گنهکار‏)‏انقض ‏از ماده ‏نقض ‏به ‏معنى گشودن گره طناب ، یا جدا کردن قسم‏تهاى به هم فشرده ساختمان است ، و‏انتقاض ‏به صدائى گفته مى شود که به هنگام ‏جدا شدن قطعات ساختمان از یکدیگر بگوش مى رسد، و یا صداى مهره هاى کمر به هنگامى که ‏زیر بار سنگینى قرار مى گیرد.

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x