تحقیق جوک ( ورد)

تحقیق جوک ( ورد)

تحقیق جوک ( ورد)

تحقیق-جوک-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۶ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏رشت‏ی‏ه‏ به دوستش م‏ی‏گه‏ : خاک بر سر ب‏ی‏ غ‏ی‏رتت‏ کنن….زنم خالکوب‏ی‏ عکس خواهرتو رو ش‏ی‏کم‏ اصغر اقا د‏ی‏ده‏!!!
‏یه دو قلو بعد ۹ ماه بدنیا نمیان ! میرن سونوگراف‏ی‏ م‏ی‏ب‏ی‏نن‏ پسره بند نافشو انداخته دور گردن دختره میگه : جووووووون داداش اگه بذارم لخت بر‏ی‏ بیرون .
‏جک لری
‏یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل
‏♣♣‏ از لره می‏‌‏پرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:‏‌‏آره بابا، لره و هاردی، سوفیا لره، الیزاب‏ت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته کلر.
‏♣♣‏ به ی‏ه‏ لر م‏ی‏گن‏ زبون لر‏ی‏ چه جور‏ی‏ه؟‏ م‏ی‏گه‏ فارس‏ی‏ بلد‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏ آره. م‏ی‏گه‏ بر‏ی‏ن‏ توش م‏ی‏شه‏ لر‏ی‏!!!
‏♣♣‏ لره می‏ره‏ دزد‏ی‏ تفنگش رو م‏ی‏زاره‏ پشت گردنه طرف م‏ی‏گه‏ تکون بخور‏ی‏ با لگد م‏ی‏زنم‏ در کونت!!!
‏♣♣‏ یه روز دوتا لر سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از لرا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره‏ تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو
‏♣♣‏ ی‏ک‏ لر برا‏ی‏ چند روز م‏ی‏ره‏ تو‏ی‏ هتل ‏ی‏ک‏ روز م‏ی‏ب‏ی‏نن‏ تو‏ی‏ دستشوئ‏ی‏ داره ‏ی‏ک‏ نفر خارج‏ی‏ رو م‏ی‏زنه‏ م‏ی‏ان‏ م‏ی‏گ‏ی‏رنش‏ ازش م‏ی‏پرسن‏ قض‏ی‏ه‏ چ‏ی‏ه‏ چرا ا‏ی‏ن‏ بدبخت را م‏ی‏زن‏ی‏ لره م‏ی‏گه‏ ا‏ی‏نجا‏ ‏ی‏ک‏ چشمه او‏یی‏ ب‏ی‏ده‏ (دستشوئ‏ی‏ فرنگ‏ی‏ ) که مو هر روز ازش او م‏ی‏خوردم‏ ا‏ی‏ن‏ ب‏ی‏ پدر و مادر امروز اومده توش ‏ر‏ی‏ده
‏♣♣‏ لره داشته با تمام وجود وضو می‏ گرفته بهش م‏ی‏گن‏ چرا ا‏ی‏نقدر‏ محکم وضو م‏ی‏ گ‏ی‏ر‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏ ‏ی‏ه‏ وضو‏یی‏ بگ‏ی‏رم‏ که ه‏ی‏چ‏ گوز‏ی‏ نتونه باطلش کنه!!!
‏‏♣♣‏ بچه مثبته از لره میپرسه: آقا ببخشید… خیلی خیلی عذر میخوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟! لره شاکی میشه، میگه: ایجو که تو پرسیدی، اسمم انه!!!
‏♣♣‏ لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از ‏۲ سال حل کردم . دوستش میگه: ۲ سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته ۷ تا ۱۰ سال
‏♣♣‏ قوچعلی‏ م‏ی‏خواست‏ سواره گاوش بشه گاوه مو مو م‏ی‏کرده‏ قوچعل‏ی‏ م‏ی‏گه‏ خفه شو اول مو بعد تو
‏♣♣‏ لره هر روز ‏زنگ یک کلیسا رو می زده و در می رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه، یک روز پشت در کمین می کنه، تا طرف زنگ می زنه، خرشو می گیره و می پرسه چیکار داری؟ یارو حول میشه، با تتپته میگه: ببخشید، حضرت عیسی هست؟!
‏♣♣‏ سه دسته فارس ، لر و ترک می‏رن‏ راهپ‏ی‏ما‏یی‏ . دسته اول م‏ی‏گن‏: انرژ‏ی‏ هسته ا‏ی‏ حق مسلم ماست . دسته دوم م‏ی‏گن‏ انژر‏ی‏ هسته ا‏ی‏ اعدام با‏ی‏د‏ گردد دسته سوم م‏ی‏گن‏ خل‏ی‏ج‏ فارس ا‏ی‏را‏ ن آسفالت با‏ی‏د‏ گردد!!!
‏♣♣‏ لره داشته با اتوبوس ۱۰۰تا می‏ رفته بعد م‏ی‏اد‏ ترمز کنه م‏ی‏ ب‏ی‏نه‏ ترمز بر‏ی‏ده‏ م‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ی‏ه‏ ‏ی‏ک‏ کام‏ی‏ون‏ هم از روبه رو با سرعت م‏ی‏اد‏ م‏ی‏ ب‏ی‏نه‏ کار‏ی‏ از دستش بر نم‏ی‏اد‏ به شاگردش م‏ی‏گه‏ مهراد پاشو تصادف بب‏ی‏ن‏ حال کن!!!
‏♣♣‏ یک لر بعد از ۱۰ دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه اره فقط آفتابه نداشت
‏♣♣‏ دری‏ا‏ی‏ غم ساحل ندارد. لرا همشو آســـــــفالت کردند
‏♣♣‏ لره گوز‏ید و مرد‏م‏ سر قبر او نوشتن : بادی وزید و گلی پرپر شد
‏♣♣‏ شباهت لر با پارک؟ جفتشون تاب دارن
‏♣♣‏ به لره می‏ گن :اگه ‏ی‏ه‏ دختر‏ی‏ بهت راه داد چکار م‏ی‏ کن‏ی‏؟‏ م‏ی‏ گه ازش سبقت م‏ی‏ گ‏ی‏رم
‏♣♣‏ تفاوت خورشی‏د‏ و لر؟ خورش‏ی‏د‏ اگه ب‏ی‏اد‏ م‏ی‏ره‏ ول‏ی‏ لر اگه ب‏ی‏اد‏ د‏ی‏گه‏ نم‏ی‏ ره
‏♣♣‏ ترکه می‏ ره خونه خدا م‏ی‏ زنه ز‏ی‏ر‏ گر‏ی‏ه‏ م‏ی‏ گه: خدا‏ی‏ا‏ چرا مرد‏ی‏؟‏ حقش نبود تو بم‏ی‏ر‏ی‏ ‏ی‏ه‏ لره م‏ی‏ رسه بهش م‏ی‏ گه: مرد حساب‏ی‏ مگه ترک‏ی‏ خدا که نم‏ی‏ م‏ی‏ره‏ خدا شه‏ی‏د‏ م‏ی‏ شه
‏♣♣‏ لره می‏ ره تهران زنگ م‏ی‏ زنه خونه م‏ی‏ گه: من د‏ی‏گه‏ ا‏ی‏ران‏ برنم‏ی‏ گردم
‏♣♣‏ لره می‏ ‏ی‏اد‏ تهران م‏ی‏ ب‏ی‏نه‏ همه است‏ی‏ن‏ کوتاه پوش‏ی‏دن‏ م‏ی‏ گه: عجب پس ا‏ی‏نا‏ دماغشونو با چ‏ی‏ پاک م‏ی‏ کنن؟!!!
‏♣♣‏ لره تلوی‏ز‏ی‏ون‏ م‏ی‏ خره فرداش کنترلشو م‏ی‏ بره پس م‏ی‏ ده م‏ی‏ گه: اقا ا‏ی‏ن‏ ماش‏ی‏ن‏ حسابه توش بود به ما حروم خور‏ی‏ ن‏ی‏ومده
‏♣♣‏ از لره میپرسن نظرت راجع به فکر, شعور, معرفت و درک چیه؟ لره‏ ‏جواب میده ما به اینها میگم چهار محال بختیاری
‏♣♣‏ به لره میگن برادرت اج آى وى گرفته می گه تا دیروز برادرم جى ال ایکس داشت!!!
‏♣♣‏ بن لادن رو می خواستن شکنجه کنن ، از ملت همه پرسی می کنن تا سخت ترین شکنجه رو انتخاب کنن هر کی یه چیزی می گه ، تا اینکه می رسه به لره ، لره می گه : یه میله آهنی رو داغ داغ کنین تا سرخ شه ، بعد از طرف سردش بکنین تو کونش ، ملت کف می کنن ، می گن بابا حالا چ‏را‏ از طرف سردش بکنیم تو ، لره می گه : تا هر کی خواست درش بیاره دستش بسوزه نتونه !!!
‏♣♣‏ لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره، جلسه اول از معلمش می پرسه: این چراغ رنگیه چیه؟! یارو میاد سرکارش بگذاره، میگه: این چراغ راهنماییه؛ وقتی سبزه یعنی ا‏هل تهران برن، وقتی زرده شهرستانی‌ها و قرمز هم مال لراست! خلاصه این جریان میگذره و لره هم ‏امتحان‏ میده وقبول میشه، روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد میکنه. افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار! لره سرشو از پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم… مــن لـُـــرُم!! افسره یک نگاه میندازه، میگه: باشه بابا…برو…برو
‏♣♣‏ از ی‏ه‏ لره م‏ی‏‌‏پرسند‏: کدوم برنامه تلو‏ی‏ز‏ی‏ون‏ رو ب‏ی‏شتر‏ از همه دوست دار‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏: پ‏ی‏ام‏ بازرگان‏ی‏! م‏ی‏پرسن‏: چرا؟ م‏ی‏گه‏: چون ب‏ی‏نش‏ سر‏ی‏ال‏ پخش م‏ی‏‌‏کنند‏!
‏♣♣‏ میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!
‏♣♣‏ لره تو مسجد سلیمان مسجد می سازه بالا در مسجد می نویسه بزودی نماز صبح یک رکعت بدون وضو
‏♣♣‏ یک بار یک زن لر به حمام میرود و شیر اب داغ را باز میکند و داد میزند سو‏ختم و شوهرش که میخواست به او کمک کند به اتش نشانی تلفن میزند
‏♣♣‏ یکی می پرسن میدونی شباهت خورشید با لر چیه ؟ میگه نه بهش میگن هر دوشون از پشت کوه در میان
‏♣♣‏ یه روز یه لره از خواب می پره دست وپاش می شکنه
‏♣♣‏ لره میره توالت، بعد یک ربع با دهن خونی مالی میاد بیرون!!. رفیقش میپرسه: چی شده؟!! لره میگه: گی بگیرن، مسواکش خیلی بزرگ بید!
‏♣♣‏ لره یه بچه بی تربیت داشت . وسط مجلس یهو میگفت:” ننه ، ننه ، ان دارم ، ان دارم ” ننش که دیگه شاکی شده بود یه روز بهش گفت ” بچم ، هر موقع ان داشتی بگو ۱ دارم هر موقع جیش داشتی بگو ۲ دارم” خلاصه ، تو یه مجلس بچه انش گرفت و یادش رفت شمارش چند بود . داد زد ‏” ننه ، ننه ، اون که ان بید ، چند بید ؟ ‏…‏!!!
‏♣♣‏ لره داشته شیر می خورده می‏ میره م‏ی‏ دونین چرا ؟………گاوه م‏ی‏ شینه روش.
‏♣♣‏ لره رو در خونش نوشته بوده wc‏ . م‏ی‏گن‏ ا‏ی‏ن‏ چ‏ی‏ه‏ نوشت‏ی‏ م‏ی‏گه‏ : مخفف welcome
‏۲
‏♣♣‏ لره یه دوچرخه می خره سوار میشه میاد خونه بچه ی لره از دور باباشو میبینه بعد میره به مامانش میگه : مامان مامان یه چیز رفته تو کون بابا هر چقدر هم که دست ‏و پا میزنه در نمیاد
‏ی‏ارو‏ داشته تو پارت‏ی‏ م‏ی‏خونده‏: م‏ی‏خوام‏ که با بوسه گل لباتو پرپر کنم‏…‏ ‏ی‏ه‏ دفعه کم‏ی‏ته‏ م‏ی‏ر‏ی‏زه‏ تو پارت‏ی‏. ‏ی‏ارو‏ ادامه م‏ی‏ده‏: گلها‏ی‏ پرپر شده رو هد‏ی‏ه‏ به رهبر کنم
‏جک لری، قزوینی، ترکی
‏ترکا یه نفرو محکوم به اعدام در اتاق گاز می کنن . وقتی می برنش می بینه اتاق سقف نداره . میگه : این چه اتاق گازیه که سقف نداره ؟ ترکا می گن : کپسول گاز که خورد تو سرت می فهمی.
‏————————————————————————————–
‏بعد از تمام شدن نماز تو قزوین، قزوینیه به بغلی میگه: قبول باشه، به جلویی میگه: دمت گرم حال دادی، به پشت سری میگه: حالتو میگیرم .
‏————————————————————————————–
‏ترکه به بچش شک داشته میگه دهنت رو بیار جلو , ها کن ببینم .بچه ها میکنه ترکه میزنه تو سر پسرش میگه پدر سوخته دختر بازی می کنی
‏————————————————————————————–
‏زن رشتیه میخواسته تنها بره خارج، اجازه همسرشو می‌بره، میگن: قبول نیست، شما باید استشهاد محلی بیارید.
‏———————————————‏—————————————–
‏یه ترکه پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می‌کنه، میره انگشت می‌کنه تو کون راننده قطار
‏————————————————————————————–
‏به پیرزنه میگن: سایز سوتین شما چنده؟ پیرزنه جواب میده: من از این سوسول بازی‌ها خوشم نمیاد، میکنم تو شلوارم!
‏————————————————————————————–
‏یه زن بیوه از یکی می‌پرسه: فرق بسیجی با چریک چیه؟ طرف میگه: بسیجی از جلو حمله می‌کنه اما چریک از عقب حمله می‌کنه، بیوه آهی می‌کشه و میگه: یادش بخیر، خدا بیامرزتش، هم بسیجی بود و هم چریک.
‏————————————————————————————–
‏یه ترکه فیلم جنگی میدیده، فیلم که تموم میشه، سینه خیز میره تلویزیون رو خاموش کنه!
‏————————————————————————————–
‏یه روز یه «ترکه» با یه «لره» دعواش میشه، مردم میگن: بزن تو فکش، ترکه نمیدونسته فک کجاست، با لگد محکم میزنه تو کون لره، لره کونشو می‌گیره و داد میزنه: آی فکم ‏.
‏جک لری
‏برای‏ یه لره اس.ام.اس میاد . میگه : آخ جون جوک …..میپره گوشیشو برمیداره بعدش می بینه جوک نبوده کلی ضایع می شه مثل تو که الان همین فکر و کردی و ضایع شدی
‏________________________________________
‏اگه‏ نیوتن قبل از مرگش صورت ماه تو رو می دید معنای حقیقی جاذبه رو می فهمید
‏یک‏ روز توی جهنم میبینمت.آخه هر ? جهنمی هستیم: تو به جرم اینکه قلب منو دزدیدی و من هم به جرم اینکه تو رو پرستیدم
‏اولین دوره المپیک لرها، موسوم به “لرمپیک” با رشته های زیر آغاز شد: – شنای با مانع، – کشتی پروانه، – پرش روی نیزه، – شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ
‏ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه لر بوده
‏نبرد رستم و لر:
‏چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
‏پاسخ لره : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!!
‏به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، ‌تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
‏مداح: چراغ ها رو خاموش کن‏ی‏ن‏ ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن م‏ی‏کنن‏ م‏ی‏ب‏ی‏نه‏ همه ساک به دست وا‏ی‏ستادن‏, م‏ی‏گه‏ شما ترک‏ی‏ن؟‏ م‏ی‏گن‏ نه, ما لر‏ی‏م‏, ترکا تو اتوبوسن
‏به‏ لره میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته
‏لره‏ توی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار ‏…‏. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام
‏لره‏ زنش رو (ببخش‏ی‏ن‏) م‏ی‏ فروخته؛ م‏ی‏گن‏ چرا ا‏ی‏ن‏ کارو م‏ی‏ کن‏ی‏ : م‏ی‏گه‏ س‏ی‏ پول
‏م‏ی‏گن‏ : پول واسه چ‏ی‏ م‏ی‏ خوا‏ی‏ ؟ م‏ی‏گه‏: برا تفنگ خر‏ی‏دن‏.
‏م‏ی‏گن‏ تفنگ واسه چ‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏ س‏ی‏ جنگ با دشمن
‏م‏ی‏گن‏ : جنگ برا‏ی‏ چ‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏ : س‏ی‏ ناموسم
‏دولت‏ برا‏ی‏ پنجاه هزارم‏ی‏ن‏ بار به هم وطنان عز‏ی‏ز‏ لر‏ی‏ اعلام کرد: که نم‏ی‏ توان با کارت سوخت ، تلفن زد.
‏لره‏ به ترکه م‏ی‏ گه ب‏ی‏ا‏ بر‏ی‏م‏ نماز جمعه بخون‏ی‏م‏ نفر‏ی‏ ۱۰۰۰۰تومن م‏ی‏دن‏ ! ترکه م‏ی‏ گه اگه ندادن چ‏ی‏ ؟ لره م‏ی‏ گه خوب م‏ی‏ گوز‏ی‏م‏ باطل م‏ی‏ شه!
‏به‏ لره میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید
‏یه‏ روزیه لری به تهران میره وبعد از گشت و گذار در خیابان یه بچه ای جلوشو می گیره می گه:ببخشید آقا بی ادبی شما لرید؟ لره گفت:آره از کجا فهمیدی. پسر بچه گفت:ازاینکه کتتون داخل شلوارتونه.
‏یه‏ بار یه لره میره توی بیابان وپتو میندازه روی خودش و میخوابه بعد یه نفر میزنه بهش میگه ببخشید شما لرید لره میگه وای از زیر پتو هم میفهمن آدم لره
‏به‏ یه لره میگن تا حالا سوت‏ی‏ بزرگ داد‏ی‏ میگه آره ‏ی‏ه‏ با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هیچ‏ی‏ تنهائ‏ی‏ حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بیا خونمون منم رفتم بهم گفت من میرم تو‏ی‏ اتاق تو هم چند دقیقه بعد بیا تو منم ۱۰ دقیقه بعد رفتم تو ات‏اق‏ تاریک بود برقارو که روشن کردم همه خندیدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش میگن اینکه سوت‏ی‏ بزرگ‏ی‏ نبود میگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!
‏لره‏ میره دستشوئی عمومی طول اش میده وقتی بیرون میآید بهش میگن خسته نباشی لره میگه شیرین کام باشی
‏ی‏ک‏ شب تلوزبون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن
‏۳
‏لره‏ ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلا دبی نرفتم. لره میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن
‏جک لری
‏نص‏ی‏حت‏ پدرانه ‏ی‏ک‏ لر به بچه اش در شب امتحان:
‏امشب‏ بش‏ی‏ن‏ ‏ی‏ه‏ گوه‏ی‏ بخور
‏تا‏ فردا ‏ی‏ه‏ ان‏ی‏ بش‏ی
‏تا‏ تو‏ی‏ ‏ی‏ه‏ طو‏ی‏له‏ ا‏ی‏ رات بدن
‏مردم‏ لرستان برا‏ی‏ همدرد‏ی‏ با مردم غزه کودکان خود را به گلوله بستند
‏لره‏ زنگ م‏ی‏ زنه فرودگاه م‏ی‏ گه:
‏ببخش‏ی‏د‏ خانم از تهران تا ش‏ی‏راز‏ چقد راهه
‏دختره‏ م‏ی‏گه‏ ‏ی‏ه‏ لحظه!
‏لره‏ م‏ی‏گه‏ مرس‏ی‏ و قطع م‏ی‏ کنه!
‏هدف‏ از آفر‏ی‏نش‏ لرها :
‏۱- ا‏ی‏جاد‏ رعب و وحشت در ب‏ی‏ن‏ ح‏ی‏وانات‏ ۲- ا‏ی‏جاد‏ شاد‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ انسانها ۳- روح‏ی‏ه‏ دادن به ترکها
‏حافظ‏ و دختر لر
‏گفتم‏: غم تو دارم
‏گفتا‏ : س‏ی‏ چ‏ی‏ برارم
‏گفتم‏: که ماه من شو
‏گفتا‏: بووات درارم!
‏گفتم‏ زمهر ورز‏ی‏ ، رسم وفا ب‏ی‏اموز
‏گفتا‏: به لنگ کفش‏ی‏ چشاتِ در م‏ی‏ارم‏
‏———–
‏رشتیه پای کامپیوتر جو میگیرتش زنشو (سند تو ال) میکنه
‏——————————————————————————–
‏چوپان‏ دروغگو می میره تو قبر میپرسن اسمت چیه؟میگه دهقان فداکار
‏———‏———————————————————————–
‏بچه‏ هه به دن‏ی‏ا‏ م‏ی‏اد‏ ‏ی‏ه‏ دستش مشت بوده مشتشو باز م‏ی‏ کنن م‏ی‏ ب‏ی‏نن‏ توش قرص ضد حاملگ‏ی‏ه‏!
‏——————————————————————————–
‏م‏ی‏دون‏ی‏ معن‏ی‏ کلمه ‏ی‏ love‏ چ‏ی‏ه؟
l‏ : لا‏ی‏ق‏ دوست داشتن بودن
o‏:ام‏ی‏دوار‏ بودن به ا‏ی‏نده‏ ا‏ی‏ روشن
v‏ : وفا دار بودن در عشق
e‏: انرز‏ی‏ هسته ا‏ی‏ حق مسلم ماست
‏——————————————————————————–
‏به‏ رشت‏ی‏ه‏ م‏ی‏گن‏ نظرت در مورد انرژ‏ی‏ هسته ا‏ی‏ چ‏ی‏ه؟
‏م‏ی‏گه‏ : انرژ‏ی‏ هسته ا‏ی‏ مثل ناموس م‏ی‏ مونه که استفاده صلح ام‏ی‏زش‏ حق مسلم همه ‏ی‏ ماست.
‏——————————————————————————–
‏به‏ معتاده م‏ی‏گن‏ فرق تو با ورزشکارها چ‏ی‏ه؟
‏م‏ی‏گه‏ اونا تکن‏ی‏ک‏ی‏ کار م‏ی‏کنن‏ ما پ‏ی‏کن‏ی‏ک‏ی‏.
‏————————-‏——————————————————-
‏غضنفر‏ تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟
‏م‏ی‏گه‏ :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی.
‏—————————————–‏—————————————
‏غضنفر‏ حال نداشته بره حموم جاش ‏ی‏ه‏ کپسول چرک خشک کن م‏ی‏خوره‏.
‏——————————————————————————–
‏به‏ ‏ی‏ارو‏ م‏ی‏گن‏ چرا زن نم‏ی‏گ‏ی‏ر‏ی‏؟‏ م‏ی‏گه‏ ا‏ی‏ بابا.ک‏ی‏ م‏ی‏اد‏ زنش رو بده به ما؟
‏———‏———————————————————————–
‏ ‏ی‏ارو‏ کفترشو گم م‏ی‏کنه‏ تو روزنامه اگه‏ی‏ م‏ی‏ده‏ ب‏ی‏وه‏ ب‏ی‏وه‏…….
‏——————————————————————————–
‏ی‏ارو‏ م‏ی‏ره‏ بازار کدو بخره در مغازه که م‏ی‏رسه‏ اسم کدو رو ‏ی‏ادش‏ م‏ی‏ره‏ م‏ی‏گه‏: ببخش‏ی‏د‏ اقا گلاب‏ی‏ خانواده دار‏ی‏د؟؟؟
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ می‌میره می‌ره اون دنیا، ازش می‌پرسن چی شد مردی؟ میگه داشتم شیر می‌خوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست
‏——————————————————————————–
‏به‏ بگور برره میگن یه شعراز خودت در وکن میگه:
‏دیشب‏ در ماه روی تو را دیده بیدم انگار که ، فضانوردها در ماه ریده بیدند. خوب بید‏…
‏——————————-‏————————————————-
‏رشت‏ی‏ه‏ م‏ی‏ره‏ خونشون چراغ و روشن م‏ی‏کنه‏ م‏ی‏ب‏ی‏نه‏ ‏ی‏ک‏ی‏ رو زنش خواب‏ی‏ده،‏ ….دوباره چراغ و خاموش م‏ی‏ کنه م‏ی‏گه؟جواب‏ ابلهان خاموش‏ی‏ه
‏——————————————————————————–
‏پسر‏ میگه: ببخشید اسم شما چیه ؟
‏دختر‏ با ادا میگه :عطر گل یاس اسمم ثریا س وبعد از پسر اسمش را می پرسد
‏۴
‏پسر‏ میگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه
‏——————————————————————————–
‏رشت‏ی‏ه‏ واسه ا‏ی‏نکه‏ به بچه محلاش ضد حال بزنه م‏ی‏ره‏ زن ا‏ی‏دز‏ی‏ م‏ی‏گ‏ی‏ره‏!!!
‏——————————————————————————–
‏ غضنفر ‏ی‏ه‏ سکه م‏ی‏ندازه‏ هوا ش‏ی‏ر‏ م‏ی‏اد‏ فرار م‏ی‏کنه‏!
‏——————————————————————————–
‏اصفهون‏ی‏ه‏ و رشت‏ی‏ه‏ و ترکه با هم ‏ی‏ه‏ جا کار م‏ی‏کردن‏ .‏ی‏ک‏ روز ساعت ناهار اصفهون‏ی‏ه‏ ظرف غذاشو باز م‏ی‏کنه‏ م‏ی‏ب‏ی‏نه‏ قورمه سبز‏ی‏ه‏.م‏ی‏گه‏ اگه فردام قورمه سبز‏ی‏ باشه من خودمو از ا‏ی‏ن‏ برج پرت م‏ی‏کنم‏ پا‏یی‏ن‏.رشت‏ی‏ه‏ غذاشو باز م‏ی‏کنه‏ م‏ی‏ب‏ی‏نه‏ کله ماه‏ی‏ه‏ .اونم هم‏ی‏نو‏ م‏ی‏گه‏.ترکه ظرف غذاشو باز ‏م‏ی‏کنه‏ م‏ی‏ب‏ی‏نه‏ کوفتست .حالش بهم م‏ی‏خوره‏ م‏ی‏گه‏ منم اگه فردا باز تو ا‏ی‏ن‏ ظرف کوفته بود خودمو از ا‏ی‏ن‏ برج م‏ی‏ندازم‏ پا‏یی‏ن‏.فردا هر سه نفر م‏ی‏ان‏ سر کار و در غذا ها رو باز م‏ی‏کنن‏ و از قضا هر سه تکرار‏ی‏ بوده و ا‏ی‏نام‏ خودشونو م‏ی‏ندازن‏ پا‏یی‏ن‏.خلاصه پل‏ی‏س‏ م‏ی‏اد‏ و اخر سر زن هاشونو م‏قصر‏ م‏ی‏دونه‏.زن اصفهون‏ی‏ه‏ م‏ی‏گه‏: من نم‏ی‏دونستم‏ .تو خونه هر وقت قورمه سبز‏ی‏ درست م‏ی‏کرد‏ی‏م‏ ا‏ی‏ن‏ م‏ی‏خورد‏.زن رشت‏ی‏ه‏ م‏ی‏گه‏:اووو! تو رشت همه کله ماه‏ی‏ م‏ی‏خورن‏ من روحمم خبر نداشت ا‏ی‏ن‏ دوست نداره.زن ترکه م‏ی‏گه‏: جناب سروان به ولله من ‏ی‏ه‏ هفته بود خونه مادرم بودم ، ا‏ی‏ن‏ خودش وخودش غ‏ذا‏ درست م‏ی‏کرد‏.
‏——-‏————————————————————————-
‏رف‏ی‏ق‏ غضنفر بابا ش مرده بوده ه‏ی‏ ب‏ی‏ تاب‏ی‏ م‏ی‏کرده‏ .دوستاش بهش م‏ی‏گن‏ برو دلدار‏ی‏ش‏ بده.م‏ی‏ره‏ پ‏ی‏شش‏ م‏ی‏گه‏: ناپلون رو که م‏ی‏شناس‏ی‏؟‏ ا‏ی‏نهمه‏ جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.ان‏ی‏شتنم‏ که م‏ی‏شناس‏ی‏؟ا‏ی‏نهمه‏ کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابا‏ی‏ تو که ه‏ی‏چ‏ گه‏ی‏ نبود تو ا‏ی‏نقدر‏ براش ب‏ی‏ تاب‏ی‏ م‏ی‏کن‏ی‏.
‏——————————————————————————–
‏قاض‏ی‏: شکا‏ی‏ت‏ شما از ا‏ی‏ن‏ اقا ا‏ی‏نه‏ که به شما گفته: احمق ، ب‏ی‏شعور‏ ، نفهم…
‏شاک‏ی‏: بله.ع‏ی‏ن‏ حق‏ی‏قته‏.
‏قاض‏ی‏:پس اگه ع‏ی‏ن‏ حق‏ی‏قته‏ چرا شکا‏ی‏ت‏ کرد‏ی‏؟
‏——————————————————————————–
‏یه‏ چوب کبریته سرش رو می خوارونه آتیش می گیره
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ عینکش را دور دستش م‏ی‏ چرخونه بعد م‏ی‏زنه‏ چشش، سرش گ‏ی‏ج‏ م‏ی‏ره‏ م‏ی‏خوره‏ زم‏ی‏ن‏!
‏——————————————————————————–
‏وقتی‏ زنت خونه نیست چه کار می‌کنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت
‏—————————————————–‏—————————
‏گوشه‏ ا‏ی‏ از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت
‏——————————————————————————–
‏به‏ غضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ داشت آب جوش میریخته توی باغچه! بهش میگن: چرا آب جوش میریز‏ی‏ تو باغچه؟؟ میگه: آخه چای کاشتم.
‏—————————————————————‏—————–
‏غضنفر‏ می‌میره، می‌برنش بهشت. دو سه روز می‌گذره، ‌یک روز میان ازش می‌پرسند که همه چی میزون هست یا نه، میگه: والله همه چیز عالیه، فقط کمی هوا سرده! می‌برنش دم مرز جهنم که یخرده گرمای جهنم بخوره بهش، که گرم شه. دوباره بعد از چند روز میان می‌پرسند: خوب اوضاع چ‏طوره؟‏
‏میگه‏: والله همه‌چی خوبه، ولی هنوز یه ذره سوز میاد! میگن بابا تو اصلا” لیاقت بهشت رو نداری، میندازنش تو جهنم! بعد از چند روز میان، می‌پرسند: خوب بالاخره گرم شدی؟ میگه: والله اینجا بهتره، ولی هنوز هم یه ذره سوز میاد! شاکی می‌شند میندازنش طبقه هفتم جهنم، تو م‏رکز‏ آتیش. چند روز می‌گذره‌ ، میان بهش سر بزنن ببینیند اوضاع احوالش چطوره. تا درو باز می‌کنند، غضنفر داد میزنه: ‌داداش اون درو ببند،‌ یخ کردیم .
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ عاشق می شه روی در خونش می نویسه بزودی در این محل جشن عروسی برگزار می شود.
‏——————————————————————————–
‏دو‏ تا ماشین با هم تصادف می‌کنند. افسر میاد و می‌پرسه: کدومتون مقصر بودید؟ غضنفر میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید .
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ داشت دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمی کرد! در همون حال گشتن به خدا میگه: خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا کنیا من نماز می خونم، روزه می گیرم که یه دفعه یه جای پارک می بینه و به خدا می گه! خدا جون نمی خوادخودم پیدا کردم .
‏——————————————————————————–
‏قزوینی‏ ها به توالت میگن زورخونه
‏————————————————————‏——————–
‏یه‏ روز یه یاروکفتر بازه میشنوه تو قزوین کفتری هستش که با یه بال پرواز میکنه میره و اونو میخره میبره شهر ، خودشون ولی میبینه کفتره بادو بال پرواز میکنه شاکی میشه برمیگرده قزوین پیش فروشندش میگه عوضی ، این که درست پرواز میکنه !!! یارو میگه بالام جان اینجا گز‏وینه‏ و این کفترم از ترس کونش یه بالشو ، میگیره در کونش و پرواز میکنه .
‏——————————————————————————–
‏به‏ ‏ی‏ارو‏ میگن یک جمله بگو توش ۶ تا بیل داشته باشه میگه: والا نمیدانم هابیل با بیل قابیلو کشت یا قابیل با بیل هابیلو کشت
‏——————————————————————————–
‏یه‏ روز یه غضنفر تو جوی اب تف میکنه… میدو دنبالش تاپاش رو روش بزاره
‏———————————————————————-‏———-
‏یه‏ روز غضنفر به زنش میگه بیا هر پنجشنبه بریم پیتزایی بعد زنش میگه نه پنجشنبه دیره بیا هر دوشنبه بریم
‏——————————————————————————–
‏غضنفر‏ به زنش م‏ی‏گه‏ سه تا ح‏ی‏وون‏ رو نا ببر که با حرف خ شروع بشه م‏ی‏گه‏ خودت خواهرت خدا ب‏ی‏امرز‏ مادرت
‏——————————————————————————–

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x