تحقیق تقوا ( ورد)

تحقیق تقوا ( ورد)

تحقیق تقوا ( ورد)

تحقیق-تقوا-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۸ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۲
‏تقوا:
‏کلمه‌ی تقوا از ماده‌ی «وقی» است که به معنای حفظ و ‏صیانت و نگهداری است در ترجمه‌های فارسی اگر این کلمه به صورت اسمی استعمال شود به ‏پرهیزگاری ترجمه می شود مثلا در ترجمه‌ی «هدی‌ للمتقین» گفته می شود: هدایت است ‏برای پرهیزکاران. و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد به معنای ‏خوف و ترس ترجمه می شود مثلا در ترجمه اتقوا‏…‏ گفته می شود از خدا بترسید. بنابراین ‏ترجمه‌ی صحیح کلمه تقوا «خود نگهداری» است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی ‏خودنگهداران راغب درکتاب مفردات القرآن می گوید: وقایه عبارت است از محافظت یک چیزی ‏از هر چه که به او زیان می رساند و تقوا یعنی نفس را در وقایه نگهداشتن. بنابراین ‏تقوا به معنای عام کلمه لازمه زندگی هر فردی است که می خواهد انسان باشد و تحت ‏فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه ‏انسان خود را آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده خطا و گناه و ‏پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود. حفظ و صیانت خود از ‏گناه که نامش تقواست به دو شکل و دو صورت ممکن است صورت بگیرد به تعبیر دیگر دو نوع ‏تقوا می توانیم داشته باشیم: تقوایی که ضعف است و تقوایی که قدرت است. نوع اول ‏اینکه انسان برای اینکه خود را از آلودگی‌های معاصی حفظ کند از موجبات آنها فرار ‏کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه دارد. نوع دوم اینکه در روح خود حالت و ‏قوتی به وجود می‌آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی می‌دهد که اگر فرضاً در محیطی ‏قرار بگیرد که وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد آن حالت و ملکه‌ی روحی او را ‏حفظ می کند و مانع می شود که آلودگی پیدا کند. لازمه‌ی اینکه انسانی حیات عقلی و ‏انسانی داشته باشد این است که تابع اصول معینی باشد و لازمه ی اینکه انسان از اصول ‏معینی پیروی کند این است که از اموری که با هوا و هوس او موافق است ولی با هدف و ‏اصول زندگانی او منافات دارد پرهیز کند ولی لازمه‌ی همه‌ی اینها این نیست که انسان
‏۲
‏اجتناب کاری از محیط و اجتماع را پیشه سازد. راه بهتر و عالی‌تر این است که انسان ‏در روح خود ملکه و حالت مصونیتی ایجاد کند که آن حالت حافظ و نگهدار او باشد. تقوا ‏و اثر بزرگ دارد: یکی روشن بینی و بصیرت است که در آیه ی ۲۹ از سوره ی انفال می ‏فرماید: ان تتقوا ‏…‏ یجعل لکم فرقانا یعنی اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای ‏شما مایه تمیز و تشخیص می دهد دیگری حل شدن مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون آمدن ‏از تنگناها و مصادیق است که در سوره ی طلاق آیه ی ۴ می‌فرماید و من یتق‌ا‏…‏ یجعل که ‏مخرجاً‌ یعنی هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند یک نوع آسانی در کار او قرار ‏می دهد.
‏تقوا مداری:
‏معیار ارزیابی انسان ها، از دیدگاه‌های مختلف، با ‏یکدیگر متفاوت است.
‏در فرهنگ اسلامی در عالم هستی، فقط خداوند است که اصیل، ‏ارزشمند، واقعی و تنها وجود حقیقی است، و بقیّه موجودات، جلوه های وجودی او هستند. ‏بنابراین، در نظام ارزشی اسلام هم هر چیزی که به خداوند مرتبط شود به مقدار ارتباطش ‏ارزش پیدا می‌کند. ‏به همین جهت موقعیت قومی، علمی، جغرافیائی، سابقه تاریخی، ‏رنگ پوست، نوع نژاد، امکانات مالی، موقعیت سیاس اجتماعی، وابستگی حزبی و گروهی، زن ‏یا مرد بودن و. . . هیچ یک معیار ارزش نیست و تنها تقوا ملاک ارزش است. هر کس به ‏اندازه تقوا و عبودیّتش در پیشگاه خداوند ارزش دارد. ‏خداوند در قرآن می ‏فرماید:‏« ‏ان اکرمکم عندالله اتقیکم‏» ‏(‏بهترین شما نزد خداوند، باتقواترین ‏شماست‏). ‏و نیز‏
‏می فرماید: ‏« ‏یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و ‏جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر ‏» ‏(‏سوره حجرات، آیه ۱۳) (ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن -یعنی از آدم و حوا- ‏آفریده ایم و شما را در قبایل گوناگون قرار داده ایم تا یکدیگر را از هم بازشناسید. ‏اینها ملاک برتری نیست. گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. خداوند بسیار ‏دانا و بسیار آگاه است
‏۳
.‏)
‏به روشنی در این آیه ملاحظه می‌شود که انتساب به فلان ‏خانواده یا قوم، یا عجم بودن و عرب بودن، سیاهی و سفیدی، فقیر و غنی، ضعف و قدرت، ‏بنده یا آزاد بودن و خلاصه هیچ چیز به کسی در اسلام شرافت نمی‌دهد، جز تقوای الهی؛ ‏و امتیازات اجتماعی و مزایای مادی همه وهم و خیال است و در نزد خداوند ارزش و ‏اعتباری ندارد، چون سعادت حقیقی انسان به حیات پاکیزه و ابدی او در نزد خداوند است ‏که آن هم فقط در سایه تقوی و دوری از معصیت ممکن است. لذا ‏رسول ‏خدا صلی الله علیه و آله و سلم ‏فرمود:«ای مردم، خدای شما یکی است، پدر شما یکی ‏است. هیچ برتری برای عرب و عجم نیست. نه عجم بر عرب و نه سیاه بر سفید و سفید بر ‏سیاه و سرخ پوست به سیاه و سیاه بر سرخ پوست شرافتی ندارد، مگر بر اساس تقوی. شریف ‏ترین شما نزد خداوند کسی است که تقوایش بیشتر باشد.‏»
‏در تاریخ نمونه های ‏زیادی به چشم می‌خورد که رسول خدا و ائمه اطهار به افرادی که ظاهرا هیچ ارج و ‏اعتباری نداشتند، بسیار احترام می‌گذاشته‌اند. مثلاً رسول خدا به بعضی از اشراف ‏ثروتمند که از قبیله های معروف و مشهور عرب بودند، دستور می‌فرمود دخترانشان را به ‏ازدواج افرادی گمنام و فقیر درآورند، یا به ‏بلال ‏حبشی ‏که یک مرد سیاه چهره بود و از اعتبارت دنیوی بهره ای نداشت، احترامی ‏می‌گذاشت که به بعضی از بزرگان و رؤسای قبائل قائل نمی‌گذاشت.
‏تقوا و‏ ‏پرهیز از گناه‏:
‏«‏ ‏تقوا‏ ‏» به معناى اختیار نفس را در دست داشتن و‏ ‏در برابر هر گناه و‏ ‏فسادى خویشتن‏ ‏دار بودن است‏ ‏، و‏ ‏البته بدون آگاهى و به اجرا گذاشتن مسائلى که در ارتباط با پاکى نفس و‏ ‏کمال انسان است تقوا معنى ندارد‏ ‏.
‏۴
‏آنچه از معناى آیه قبل استفاده مى‏ ‏شود چنین است‏ ‏: خداوند بزرگ هر کس را از طریق معلومات فطرى و‏ ‏نور وحى که انبیا اعلام کننده آن هستند‏ ‏، عالم و‏ ‏شناساى تقوا ساخت، و‏ ‏طریق اجتناب از هر گناهى را پس از بازشناساندن گناه به او آموخت‏ ‏، و‏ ‏این انسان است که هر یک از دو راه خیر و‏ ‏شر را از طریق الهام شناخته و‏ ‏هر کدام را که بخواهد مى‏ ‏تواند انتخاب کند‏ ‏; ولى باید بداند که سعادت و‏ ‏رستگارى و‏ ‏فلاح و‏ ‏پیروزى در سایه پاکى نفس و‏ ‏محرومیت از بهره‏ ‏هاى الهى معلول آلودگى اوست‏ ‏.
‏دورنمایى از وضع نفس‏:
‏در زمینه زیبایى‏ ‏، زشتى‏ ‏، یا پاکى و‏ ‏آلودگى نفس‏ ‏، یا روشنى و‏ ‏تاریکى‏ ‏اش سخن بسیار است‏ ‏. باید گفت از هنگام شروع زندگى آدمى در زمین به وسیله نوع انسان‏ ‏، بحث در پاکى و‏ ‏آلودگى نفس و‏ ‏علل و‏ ‏عوامل سلامت و‏ ‏مرض آن شروع شده و‏ ‏تاکنون ادامه دارد و‏ ‏باز هم ادامه خواهد یافت‏ ‏.
‏محرومیّت‏ ‏هاى شوم‏:
‏این همه‏ ‏، براى این است که انسان به پاکى گراییده‏ ‏، از آلودگى‏ ‏ها دور بماند‏ ‏; زیرا انسان تربیت شده‏ ‏، نه اینکه مشکلى ایجاد نمى‏ ‏کند‏ ‏، به علاوه بر تجارت معنوى براى خودش‏ ‏، حلاّل مشکلات دیگران نیز خواهد بود‏ ‏; امّا انسان آلوده و‏ ‏ناپاک نه اینکه از تجارت اخروى محروم است‏ ‏; بلکه مزاحم زندگى دیگران است‏ ‏، و‏ ‏به خاطر گناه و‏ ‏معصیتى که از او سر مى‏ ‏زند‏ ‏، براى دیگران انواع مشکلات را به بار خواهد آورد‏ ‏!‏ ‏!
‏«‏ ‏غزالى‏ ‏» در کتاب «‏ ‏کیمیاى سعادت‏ ‏» مى‏ ‏گوید‏ ‏:

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x