تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب ۲۳ص

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب ۲۳ص

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب ۲۳ص

تحقیق-بررسى-قاعده-فقهى-اصاله-الصحه-و-تعارض-آن-با-اصل-استصحاب-23صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۳۷ صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

۱
‏«بسمه تعالی»
‏بررسى قاعده فقهى اصال‏ه‏ الصح‏ه‏ و
‏ تعارض آن با اصل استصحاب
‏فهرست‏:
‏چکیده‏
‏۱- اصل صحت به مفهوم جواز‏ ‏تکلیفی‏
‏دلایل اصل صحت‏ ‏به معنای جواز تکلیفی ‏
‏۲- اصل صحت به مفهوم وضعی‏ ‏
‏ادله اصل صحت به مفهوم وضعی‏
‏اجرای اصل صحت در عقود‏
‏موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات‏
‏لزوم تحقق عنوان عمل در معاملات ‏
۲
‏مراد از اصل صحت، صحت واقعى است یا صحت‏به اعتقاد فاعل؟‏
‏اصل صحت از امارات است‏یا از اصول عملیه؟‏
‏حکم تعارض اصل صحت‏ ‏‏با استصحاب‏
‏اصل صحت در حقوق مدنى ایران‏
‏منابع‏ ‏
‏چکیده
‏یکى از قواعد مهم حقوق اسلامى قاعده‏ اصاله‏الصحه‏» است، که کاربرد فراوانى در فقه و حقوق اسلامى دارد‏ ‏و ‏به اشکال مختلف مورد استفاده واقع مى‏گردد. این اصل، معانى مختلفى در فقه و حقوق دارد که ذیلا ‏ ابتدا ‏به تعریف و توضیح دو معناى معروف و مشهور آن پرداخته مى‏شود‏ و سپ‏س کاربرد اصاله الصحه‏ را بیان نموده و در‏ آخر به توضیح تعارض اصاله الصحه‏ و اصل استصحاب با بیان نمونه هایی از مواد قانونی می پردازیم:
‏۱- ‏اصل صحت‏ ‏‏به مفهوم جواز تکلیفى
‏منظور از اصل صحت در این معنا، آن است که اعمال دیگران را بایست‏حمل بر صحت و درستى کرد و مشروع و حلال انگاشت و مادامى که دلیلى بر نادرستى و حرمت آن پیدا نشده است، نبایستى در صورت دوران امر بین احتمال صحت و مشروعیت از یک طرف و عدم مشروعیت از طرف دیگر، اعمال افراد را نامشروع و نادرست پنداشت; مثلا اگر کسى را ببینیم مایعى مى‏نوشد و احتمال بدهیم که آب یا شراب است، بنابر اصل صحت که مسلمان فعل حرام انجام نمى‏دهد، بنا را بر حلالیت مى‏گذاریم و مى‏گوییم آن، آب آشامیدنى است، نه شراب‏.
۳
‏اصل مذکور بر مبناى فطرت، استوار است و این حقیقت را اثبات مى‏کند که اسلام، آدمى را به دور از خطا و گناه مى‏شمارد و اصل را احتراز از زشتى و دنائت مى‏داند مگر آن که عکس مطلب اثبات گردد و این همان اصلى است که در قوانین کیفرى کشورهاى مختلف راه یافته است زیرا تا هنگامى که تقصیر و خطاى کسى اثبات نشده است، او را مجرم نمى‏شناسند و کیفرش نمى‏دهند. علاوه بر تکلیفى که گفته شد، باید باطنا و قلبا هم اعمال و رفتار دیگران را صحیح تلقى کنیم حال، ممکن است گفته شود قبول و تایید قلبى و باطنى، امرى است غیر ارادى که تحت کنترل انسان نیست و قلب و ضمیر شخص بدون اراده او به ارزیابى پدیده‏ها مى‏پردازد ولى در واقع این طور نیست زیرا زمینه انفعالى بشر قطعا و مستقیما بر روى قضاوتش نسبت‏به اعمال و رفتار دیگران تاثیر مى‏گذارد یعنى اگر این اصل نبود و مکلف نبودیم که با‏ ‏دیدن کارهاى دیگران آنها را صحیح بپنداریم چه بسا پیش داورى‏هاى مبتنى بر‏ ‏شک و سوء ظن و بدبینى، قضاوت قلبى و باطنى ما را نیز نسبت‏ ‏‏به افعال دیگران تحت تاثیر قرار مى‏داد که در آن صورت هم اعمال مردم، ناصحیح و حرام تلقى مى‏گردید و آثار سوء و مخربى به همراه داشت. ‏بنابراین، هر‏ ‏دو مرحله رفتار ما در مقابل اعمال دیگران در واقع مرتبط با‏ ‏هم و مکمل یکدیگرند یعنى هم در ظاهر و هم در باطن باید حکم کرد که افراد اصولا فعل حرام و غیرصحیح مرتکب نمى‏شوند. اصل صحت‏به این معنا به مفهوم جواز تکلیفى است و امرى است‏‏ ‏شخصى یعنى آن اعمال و رفتارى که از انسانها سر مى‏زند و به حکم این اصل محمول به صحت تلقى مى‏گردد، مربوط به رابطه فاعل با خداى خودش است و اثر چندانى در زندگى دیگران ندارد و به موجب آن رفتار و اعمال، روابط و مناسبات مخصوصى با صاحب آن برگزار نمى‏گردد و به اصطلاح، جنبه تکلیفى محض دارد و آثار وضعى بر آن مترتب نیست‏.
‏دلایل اصل صحت‏به معناى جواز تکلیفى
۴
‏در مورد اصل صحت‏به معناى مذکور یعنى حمل اعمال مسلمانان بر مشروعیت، دلایل بسیارى گفته‏اند که در :‏زیر به برخى از آنها اشاره مى‏شود‏:
‏الف: آیات قرآن کریم – در قرآن کریم، آیات زیادى وجود دارد که دلالت‏بر اعتبار اصل صحت مى‏کند از آن جمله است ‏آیه شریفه و ‏«‏قولوا للناس حسنا‏» ‏مطابق تفسیرى که در اصول کافى از قول امام معصوم‏علیه السلام در‏۱-در ‏این آیه آمده است درباره مردم تا هنگامى که چگونگى کارشان معلوم نشده جز به خیر سخن نگویید‏.
‏۲- ‏آیه شریفه ‏«‏و اجتنبوا قول الزور‏»‏ یعنى‏ از سخن‏ ‏دروغ و افترا‏ ‏بپرهیزید‏.
‏۳-‏آیه شریفه ‏«‏ان بعض الظن اثم‏»‏ یعنى همانا برخى از گمانها، گناه است‏. ‏
‏ب: روایات – در خصوص اعتبار اصل صحت، روایات فراوانى وارد شده است که به برخى از آنها نیز اشاره مى‏شود
‏۱- ‏در اصول کافى از امیرالمؤمنین على‏علیه السلام‏، نقل شده است که آن حضرت فرمودن‏د:
‏ضع امر اخیک على احسنه حتى یاتیک ما یقلبک عنه و لاتظنن بکلمه خرجت من اخیک سوء و انت تجد لها فى الخیر سبیلا‏ : ‏یعنى کار برادر دینى خود را به بهترین وجه تاویل کن تا آنگاه که از او رفتارى آید که باورت را ‏دگرگون کند و نیز به گفتار برادرت تا وقتى که تفسیر نیک مى‏توانى کرد، گمان بد مبر.
‏۲- ‏از امام صادق‏علیه السلام، روایت است که به محمد بن فضل فرمود: یا محمد کذب سمعک و بصرک عن اخیک و ان شهد عندک خمسون قسامه انه قال و قال لم اقل و صدقه و کذبهم‏.

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x