تحقیق امام صادق (ع) و پزشکی ۲۱ ص

تحقیق امام صادق (ع) و پزشکی ۲۱ ص

تحقیق امام صادق (ع) و پزشکی ۲۱ ص

تحقیق-امام-صادق-(ع)-و-پزشکی-21-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۲۵ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏امام صادق(ع) و دانش پزشکی‏…………………………….‏…………………….‏………‏…………. &‏ ۲
‏امام صادق (ع) و پزشکی
‏دانش پزشکى امام صادق علیه السلام و طبیب هندی
‏بدون تردید، علوم حضرات معصومین علیهم السلام اکتسابى نیست و آنچه از ذهن شفاف و نورانى آن بزرگواران انعکاس مى‏یابد، اشعه‏هایى از انوار الهى است که از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تا معصوم ‏چهاردهم امام زمان(عج) نسلى بعد از نسل، به یادگار مانده و زمینیان را بهره‏مند ساخته است. اگر غیر از این بود، مى‏بایست علوم آنها مقطعى و زودگذر باشد و جز در عصر خویش، کاربردى آن هم در همه ‏زمینه‏ها، بدون کمترین تخلف نداشته باشد و در برخورد با شخصیت‏هاى علمى هم عصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد.
‏جستجوى مفصل این نکته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها مناظره زیر را که به علم پزشکى امام صادق علیه السلام اشاره‏ دارد. نقل به مضمون مى‏کنیم.
‏روزى امام صادق علیه السلام به مجلس منصور دوانیقى وارد شد. طبیب هندى ‏کنار خلیفه نشسته بود. او کتاب‎‏هایى که در موضوع «علم طب‏» نگاشته شده بود را براى خلیفه مى‏خواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خلیفه بیفزاید.
‏امام صادق علیه السلام در گوشه‏ى مجلس نشست. بارانى از هیبت و ابهت از چهره حضرت مى‏بارید. مدتى گذشت. هنگامى که طبیب از خواندن کتاب‎‏ها فارغ شد، نگاه‏اش به امام صادق علیه السلام دوخته شد. لحظاتى مشغول‏ تماشاى سیماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاه‏اش‏ را به سوى خلیفه برگرداند و با این سؤال سکوت را شکست:
‏امام صادق(ع) و دانش پزشکی‏…………………………….‏…………………….‏………‏…………. &‏ ۲
‏- این مرد کیست؟
‏- او عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است.
‏- آیا میل دارد از اندوخته‏هاى علمى من بهره‏مند گردد؟
‏- نگاه خلیفه روى امام قرار گرفت. قبل از این که چیزى بگوید،امام لب به سخن گشود:
‏- نه!
‏- طبیب که از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسید:
‏- چرا؟
‏- چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختیار دارم.
‏- چه چیز در اختیار دارى؟
‏- گرمى را با سردى معالجه مى‏کنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشکى درمان مى‏کنم و خشکى را با رطوبت و آنچه را که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده به کار مى‏بندم و نتیجه کار را به خداوند وامى‏گذارم.
‏سپس به سخن جدش رسول الله اشاره کرده، افزود: «معده خانه ‏هر بیمارى و پرهیز، سر هر درمان است.»
‏طبیب هندى براى این که سخنان امام را سبک جلوه دهد، پرسید:
‏- مگر طب غیر از این‏ها است که گفتى؟!
‏- امام فرمود:
‏- گمان مى‏کنى من مثل تو این‏ها را از کتاب‎‏هاى طبى آموخته‏ام؟!
‏- حتما، غیر از این، راهى براى فراگیرى علم طب وجود ندارد.
‏امام صادق(ع) و دانش پزشکی‏…………………………….‏…………………….‏………‏…………. &‏ ۳
‏- نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگرى نیاموخته‏ام. اکنون ‏بگو کدام یک از من و تو در علم طب داناتریم؟
‏- کار من طبابت است و حتما در طب از شما عالم‏ترم.
‏- پس لطفا به سوال‎‏هایم پاسخ گویید.
‏- بپرسید.
‏- چرا سر آدمى یک پارچه نیست و از قطعات مختلف به وجود آمده ‏است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا پیشانى مانند سر انسان از مو پوشیده نیست؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا بر روى پیشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا ابروها در بالاى دیدگان انسان قرار گرفته است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا چشم‎‏هاى انسان به شکل لوزى ساخته شده است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا بینى میان دو چشم قرار گرفته است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا سوراخ‎‏هاى بینى در زیر آن خلق شده است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا لب فوقانى و سبیل در قسمت ‏بالاى دهان آفریده شده است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا دندان‎‏هاى جلو، تیز و دندان‎‏هاى آسیاب، پهن و دندان‎‏هاى ‏انیاب (نیش)، دراز آفریده شده است؟
‏امام صادق(ع) و دانش پزشکی‏…………………………….‏…………………….‏………‏…………. &‏ ۵
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا کف دست و پا، مو ندارد؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا مرد ریش دارد ولى زن فاقد ریش است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا قلب، صنوبرى شکل آفریده شده است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا ریه در دو قسمت آفریده شده و در جاى خود متحرک است؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا کلیه‏ها مانند لوبیا خلق شده‏اند؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا کاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟
‏- نمى‏دانم.
‏- چرا میان کف پا، گود است و با زمین تماس ندارد؟
‏- نمى‏دانم.
‏- اى طبیب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حکمت و پاسخ این ‏سوال‎‏ها آگاه‏ام.
‏طبیب که چاره‏اى جز تسلیم شدن نداشت، گفت:
‏- پاسخ‎‏ها را بگویید تا بهره‏مند گردم.
‏آن‏گاه امام به ترتیب به یکایک سوال‎‏هاى مطرح شده، چنین پاسخ‏ گفتند:
‏- به این جهت ‏سر از قطعات مختلف تشکیل شده و شکاف‎‏هایى برایش ‏قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نیازارد.
‏- خداوند مو را بالاى سر رویانده تا به وسیله آن روغن لازم به ‏مغز برسد و بخار مغز از طریق موها خارج شود. همین طور، پوششى ‏براى سرما و گرما باشد. ولى در پیشانى مو نیافریده تا چشم‏ها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگیرند.

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x