مقاله خاستگاه احکام اخلاقى word

مقاله خاستگاه احکام اخلاقى word

مقاله خاستگاه احکام اخلاقى word

مقاله-خاستگاه-احکام-اخلاقى--wordلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۲۰ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏خاستگاه احکام اخلاقى
‏اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مى‏‏‏گیرد؟
‏انسان، حقیقتى متفکر و مختار است و معلوم است که امر اعتبارى نمى‏‏‏تواند حقیقتى خارجى را بسازد; ولى امر اعتبارى با واسطه‏‏‏هایى از امر حقیقى اخذ مى‏‏‏شود; امر اعتبارى براى پیدایش حقایق اعتبارى، زمینه مى‏‏‏شود; یعنى همان طور که حوادث جهان، که امور حقیقى و تکوینى است، در گیاهان، حیوانات و نباتات مؤثر است و هر کدام کار خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مى‏‏‏کنند، انسان هم کارهاى خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مى‏‏‏کند، وامور اعتبارى وى منشا حقیقى و تکوینى دارد.
‏بایدها و نبایدهاى اخلاقى
‏از آن جا که انسان موجودى ادراکى است و کارهاى خود را با اختیار و اراده انجام‏‏‏مى‏‏‏دهد تا آن جا که مى‏‏‏فهمد آنها را بر اساس ‏«‏باید‏»‏ و ‏«‏نباید‏»‏ تنظیم مى‏‏‏کند;اما آن جا که ادراک ندارد خود را آزاد مى‏‏‏پندارد; مثلا مى‏‏‏گوید من در هواى‏‏‏سرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هواى گرم باید لباس‏‏‏نازک‏‏‏بپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگى و سیرى این چنین است.
‏انسان در فصول گوناگون، تصمیمهاى مختلفى مى‏‏‏گیرد و بایدها و نبایدهاى‏‏‏گوناگونى دارد، حتى در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهاى گوناگونى دارد;زیرا حوادث یکسان نیست; مثلا گاهى، وقت کار و گاهى وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیت‏‏‏برخورد انسان با حوادث، پیدا مى‏‏‏شود; به‏‏‏عبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را بر اساس روابطى که بین خود و جهان‏‏‏تکوین مى‏‏‏بیند تنظیم مى‏‏‏کند. این که مى‏‏‏گوید: ‏«‏من باید این کار را انجام‏‏‏بدهم‏‏»‏، خود وظیفه و توصیه اخلاقى است; اما وقتى مى‏‏‏گوید: ‏«‏من اگر این کار را بکنم، چنین اثرى دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد‏»‏ کار اخلاقى نیست.
‏۳
‏واقعیت مسائل اخلاقى‏
‏همان طور که خوبى و بدى پزشکى از روى سلیقه نیست‏‏‏بلکه بر اساس علم وعلت‏‏‏است، خوبى و بدى مسائل اخلاقى نیز بر اساس تجرد روح و واقعیت است‏‏‏نه‏‏‏از روى سلیقه; و چون بر اساس واقعیت است، برهان پذیر است‏ (۲) ‏چنانکه در ضمن مباحث آینده به آن اشاره خواهد شد; اما ‏«‏مباحات‏‏»‏ و چیزهاى حلال، سلیقه پذیر است; مثلا، انسان سالم در کنار سفره‏‏‏اى که چند نوع غذا در آنجا وجود دارد در انتخاب غذا آزاد است. اگر غذا سالم باشد و براى او زیانبار نباشد، او هر یک از آنها را بر اساس سلیقه خود مصرف مى‏‏‏کند یا اگر انواع و رنگهایى از لباس وجود داشته باشد و پوشیدن هیچ یک هم ضررى نداشته باشد، در انتخاب نوع و رنگ لباس بر اساس سلیقه خود عمل مى‏‏‏کند و انسان در موارد ‏«‏منطقه الفراغ‏‏»‏ آزاد است.
‏در مسائل حلال و حرام نیز چنین است. اگر امر حلالى به چند صورت وجود داشته باشد، آنجا سخن از انتخاب و آزادى است; اما بین حلال و حرام، سخن از انتخاب و آزادى نیست; اگر چه انسان تکوینا آزاد است ولى تشریعا آزاد نیست و یقینا یکى از اینها به حال او زیانبار و دیگرى، سودمند است; چون همه کارها نسبت‏‏‏به روح مجرد انسان، یکسان نیست. از این جا مسئله حسن و قبح، خیر و شر، و … مطرح مى‏‏‏شود و آن کسى که از رابطه این اعمال با روح انسان، با خبر است هم به عنوان ‏«‏باید و نباید‏»‏ دستورالعمل اخلاقى و هم به عنوان ‏«‏بود و نبود‏»‏، گزارش نظرى مى‏‏‏دهد.
‏منشا کلى بودن اصول اخلاقى‏
‏در قرآن کریم و سنت معصومین (علیهم السلام) این دو راه یعنى باید و نباید و بود ونبود کاملا محسوس است. آنان هم از راه بود و نبود هشدار تلویحى داده و تهدیدضمنى کرده و گفته‏‏‏اند: انجام این کار، پایانش هلاکت و شقاوت، و آن‏‏‏کار، پایانش حیات و سعادت است و هم مستقیما دستور تحریم یا ایجاب (بایدو نباید) داده‏‏‏اند; همان دو کارى که پزشک مى‏‏‏کند در ادله نقلى اعم از قرآن‏‏‏وروایت دیده مى‏‏‏شود; و از همین جا اصول کلى اخلاق، نشئت مى‏‏‏گیرد وچون این اصول براى شخص معینى نیست‏‏‏بلکه براى انسان از آن جهت که ‏«‏انسان‏‏»‏است، یعنى براى فطرت آدمى است و این فطرت در همگان وجود دارد:

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x