مقاله ادبیات عامیانه

مقاله ادبیات عامیانه

مقاله ادبیات عامیانه

مقاله ادبیات عامیانه

دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل ۱۷ کیلو بایت
تعداد صفحات ۱۴
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

*مقاله ادبیات عامیانه*

ادبیات عامیانه‌

مهران‌ افشاری‌

برگرفته از: دانشنامه ادب فارسی

اَدَبیّاتِ عامیانه‌ . .ادبیّات‌ توده‌ مردم‌ ایران‌، اثر مردمانی‌ بی‌سواد یا کم‌سواد و غالباً شفاهی‌، که‌ از جهت‌ ساختار و محتوا، با ادبیّات‌ سنّتی‌ مکتوب‌ فارسی‌ متفاوت‌ است‌. زبان‌ ساده‌، لحن‌ عامیانه‌، حالات‌ و اندیشه‌های‌ عوام‌ در این‌ ادبیّات‌ نمایان‌ است‌ (نک‌: ریپکا، ص‌239ـ۲۴۰).

امروزه‌ ادبیّات‌ عامیانه‌ در نقاط‌ گوناگون‌ ایران‌ با گویشهای‌ متفاوت‌ میان‌ مردم‌ مناطق‌ گوناگون‌ مشهور و متداول‌ است‌. از جمله‌ در گیلان‌ اشعارشرف‌ شاه‌ دولایی‌، از شاعران‌ قرن‌ هشتم‌.ق‌، به‌ گویش‌ گیلکی‌ (نک‌: صوتی‌، ص‌1)، در مازندران‌ اشعار امیر پازواری‌ * به‌ گویشهای‌ مازندرانی‌ (نک‌: اسماعیل‌پور، ص‌26ـ۳۳)، در کردستان‌ داستانهای‌ کُردی‌ منظومی‌ که‌ اصطلاحاً بیت‌ نامیده‌ می‌شوند و با آواز می‌خوانند (نک‌: حسن‌پور، ج‌ IV ، ص‌ 12-11 )، و نیز بسیاری‌ از قصّه‌های‌ کوتاه‌ عامیانه‌ به‌ گویشهای‌ گوناگون‌ که‌ گاه‌ در آثار پژوهندگان‌ گویش‌شناسی‌ نقل‌ شده‌ است‌ (نک‌: کریستنسن‌، ص‌150ـ۱۵۱). در این‌ مقاله‌ صرفاً به‌ ادبیّات‌ عامیانه‌ فارسی‌ متداول‌ در درون‌ مرزهای‌ ایران‌ پرداخته‌ می‌شود.

اشعار عامیانه‌ از دیرباز در میان‌ مردم‌ ایران‌ شناخته‌ بوده‌ است‌. این‌ اشعار را، که‌ به‌ گویشهای‌ محلّی‌ بوده‌ است‌، فَهلویّات‌ * می‌گفته‌اند. برخی‌ از این‌ فهلویّات‌، که‌ خنیاگران‌ در کوچه‌ و بازار می‌خوانده‌اند، داستانهای‌ عشقی‌ منظوم‌ بوده‌ است‌ مانند آنچه‌ در مناطق‌ غربی‌ ایران‌ درباره‌ عشق‌ شروین‌ دشتبی‌ می‌خوانده‌اند؛ به‌ همین‌ سبب‌ است‌ که‌ اشعاری‌ را هم‌ که‌ در زمان‌ ما در جنوب‌ ایران‌ به‌ گویشهای‌ محلّی‌ می‌خوانند «شَروه‌» می‌نامند. در آذربایجان‌ هم‌ خوانندگان‌ این‌ فهلویّات‌ به‌ نام‌ «شهری‌ خوان‌» معروف‌اند (صادقی‌، ص‌237ـ۲۴۱). امروزه‌ اشعار عامیانه‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ را، که‌ بر زبان‌ عامّه‌ مردم‌ جاری‌ است‌، ترانه‌ و تصنیف‌ نیز می‌گویند (نک‌: بهار، محمّدتقی‌،ص‌115ـ۱۱۶). وزن‌ بسیاری‌ از این‌ اشعار منطبق‌ با اوزان‌ عروضی‌ نیست‌، امّا با طرز خواندن‌ و تکیه‌ بر برخی‌ از هجاها می‌توان‌ آنها را موزون‌ کرد (ناتل‌ خانلری‌، ص‌69ـ۷۳). اشعار عامیانه‌ متأخّرتر متأثّر از ادبیّات‌ سنّتی‌ است‌ و وزن‌ عروضی‌ دارد. قالب‌ برخی‌ از ترانه‌های‌ عامیانه‌ نیز مطابق‌ با هیچ‌یک‌ از قالبهای‌ شعر رسمی‌ نیست‌، بلکه‌ ساده‌ و ایرانی‌ است‌. قالب‌ دوبیتی‌ بیش‌ از قالبهای‌ دیگر در اشعار عامیانه‌ کاربرد دارد. برخی‌ از اشعار متأخّر نیز به‌ قالبهای‌ غزل‌ و قصیده‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌420ـ۴۲۱). این‌ اشعار را با آهنگهای‌ خاصّ و همراه‌ با موسیقی‌ (همان‌، ص‌420) و دوبیتیها را بیشتر با آواز دشتی‌ و در گوشه‌ بختیاری‌ می‌خوانند (نک‌: بهار، محمّدتقی‌، ص‌129ـ۱۳۰). برخی‌ از پژوهشگران‌ دستگاه‌ و مقام‌ موسیقی‌ این‌ اشعار را ثبت‌ کرده‌اند (مثلاً نک‌: همایونی‌، ترانه‌های‌ محلّی‌ فارس‌ ، ص‌ 514ـ۵۲۸؛ درویشی‌، ص‌.29ـ۵۲). سرایندگان‌ بیشتر آنها معلوم‌ نیستند، اما گاه‌ نام‌ برخی‌ از آنان‌ در دوبیتیها آمده‌ است‌ (همایونی‌، همان‌، ص‌164). این‌ نوع‌ ترانه‌های‌ عامیانه‌ عاری‌ از تشبیهات‌ و استعاره‌های‌ پیچیده‌ و هرگونه‌ تصنّع‌ و گویای‌ احساسات‌ و افکار عامیانه‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌419). در بسیاری‌ از آنها زبان‌ عامیانه‌ و واژگان‌ محلّی‌ به‌ کار رفته‌ است‌ (مثلاً برای‌ ترانه‌های‌ عامیانه‌ به‌ لهجه‌های‌ خراسانی‌ نک‌: همان‌، ص‌422ـ ۵۱۵؛ برای‌ ترانه‌ها با واژگان‌ محلّی‌ استان‌ فارس‌ نک‌:.همایونی‌، همان‌،ص‌162ـ۱۶۳، ۳۵۴ـ.۳۵۸). بسیاری‌ از این‌ ترانه‌ها نیز همان‌ است‌ که‌ در بین‌ مردم‌ به‌ باباطاهر * یا فایز دشتستانی‌ * منسوب‌ است‌ (مثلاً نک‌: همان‌، ص‌167). مضمون‌ بیشتر ترانه‌های‌ عامیانه‌ عاشقانه‌ و در وصف‌ معشوق‌، طلب‌ وصال‌ او، یا گله‌ از هجران‌ است‌ (نک‌: کوهی‌ کرمانی‌، ص‌66ـ۶۹، ۷۶، ۸۲، ۱۰۶ـ۱۰۹؛ شکورزاده‌، ص‌468ـ۴۶۹، ۴۷۷ـ۴۷۸، ۴۸۱ـ ۴۸۹، ۵۰۴ـ۵۱۵؛ همایونی‌، همان‌، ص‌ 162ـ۱۶۶). بسیاری‌ از آنها نیز نشانی‌ از زندگی‌ روستایی‌ و عشایری‌ دارد، چنان‌که‌ در آنها از دشت‌ و بیابان‌ و سبزه‌ و چشمه‌ سخن‌ گفته‌ شده‌ است‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌64ـ۶۸). در برخی‌ از آنها با سوزی‌ خاصّ سخن‌ از دوری‌ وطن‌ و فراق‌ یار و خویشان‌ است‌ (همان‌، ص‌71، ۸۶). برخی‌ از آنها هم‌ هجو و شوخی‌ و مطایبه‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌454ـ۴۵۷) و پاره‌ای‌ از آنها حکایتی‌ را نقل‌ می‌کند (از جمله‌، نک‌: همایونی‌، همان‌، ص‌354ـ۳۵۵). برخی‌ از این‌ اشعار در واقع‌ مناظره‌ * (احمد پناهی‌ سمنانی‌، ترانه‌ و ترانه‌سرایی‌ در ایران‌ ، ص‌62ـ۶۴) یا گفتگوی‌ عاشقانه‌ و دوستانه‌ میان‌ دو تن‌ است‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌211ـ۲۲۰؛ شکورزاده‌، ص‌461ـ ۴۶۴، ۴۷۴ـ۴۷۶،همایونی‌، همان‌، ص‌351ـ۳۵۳).

پاره‌ای‌ از تصانیف‌ عامیانه‌ درپی‌ یک‌ واقعه‌ تاریخی‌ ساخته‌ شده‌ و به‌ زبان‌ مردم‌ کوچه‌ و بازار خوانده‌ شده‌ است‌. کهن‌ترین‌ ابیاتی‌ که‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ باقی‌ مانده‌ از همین‌ نوع‌ است‌. از جمله‌، تصنیفی‌ است‌ که‌ مردم‌ بخارا، در سال‌ 56.ق‌، به‌ مناسبت‌ عشق‌ پدیدآمده‌ میان‌ سعید بن‌ عثمان‌، امیر گمارده‌ معاویه‌ در خراسان‌، و ملکه‌ بخارا ساختند و در کوچه‌ و بازار می‌خواندند (زرّین‌کوب‌،ص‌143ـ.۱۴۵).همچنین‌ است‌ «حَراره‌»(=ترانه‌)ای‌ که‌ کودکان‌ در کوچه‌ به‌ دنبال‌ یزید بن‌ مفرّغ‌، عاشق‌ دختری‌ به‌نام‌ سمیّه‌، به‌ آواز می‌خواندند (جاحظ‌، ج‌1، ص‌132؛ تاریخ‌ سیستان‌ ، ص‌96). هنگامی‌ که‌، در ۱۰۸.ق‌، اسدبن‌ عبدالله، حاکم‌ خراسان‌، در جنگ‌ با امیر خُتَلان‌ شکست‌ خورد، اهل‌ خراسان‌ برای‌ او تصنیفی‌ ساختند و می‌خواندند (طبری‌، ج‌3، ص‌1494). این‌ گونه‌ تصنیفها در تاریخ‌ ادامه‌ یافته‌ است‌. در ۵۰۸ ق‌ چون‌ احمد عطّاش‌ در عهد سلطان‌ محمّد بن‌ ملکشاه‌ (حک..: ۴۹۸ـ۵۱۱.ق‌) شورید و شکست‌ خورد، او را اسیر کردند و در اصفهان‌ گرداندند و مردم‌ اصفهان‌ به‌ دنبال‌ او با دف‌ و طبل‌ و دهل‌ تصنیفی‌ می ‌خواندند (راوندی‌، ص‌161). پس‌ از شکست‌ لطفعلی‌خان‌ زند (حک: ۱۱۸۱ـ ۱۲۰۹ق‌) از آقامحمّدخان‌ قاجار، نخستین‌ پادشاه‌ این‌ سلسله‌، نیز مردم‌ شیراز تصنیفی‌ ساختند (همایونی‌، همان‌، ص ‌405) و همچنین‌ است‌ تصنیف‌ مردم‌ تهران‌ درباره‌ فرار محمّدعلی‌ شاه‌ قاجار (حک: ۱۳۲۴ـ۱۳۲۷.ق‌؛ احمدی‌، ص‌143). یا آنچه‌ درباره‌ سخاوت‌ حسن‌خان‌ یگانه‌، پسر یوسف‌خان‌ مستوفی‌الممالک‌ (متوفّی‌ 1303ق‌)، ساخته‌ بودند (همان‌، ص‌35). در بسیاری‌ از اشعار عامیانه‌ نام‌ قهرمانان‌ ناشناس‌ محلّی‌ باقی‌ مانده‌ است‌، از جمله‌ ترانه‌هایی‌ که‌ در خراسان‌ راجع‌ به‌ نصرو یا نصرالله (بهار، محمّدتقی‌، ص‌117ـ۱۱۹؛ شکورزاده‌، ص‌479ـ۴۸۱)، در فارس‌ درباره‌ حسینا (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌74ـ۷۵، ۸۸؛ همایونی‌، همان‌، ص‌343، ۳۴۸) و در ابیانه‌ و اطراف‌ کاشان‌ درباره‌ کریم ‌خان‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌156ـ۱۵۷) مشهور است‌.

همکاری در فروش فایل

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x