مقاله احزاب یا خندق word

مقاله احزاب یا خندق word

مقاله احزاب یا خندق word

مقاله-احزاب-یا-خندق-wordلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۵ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏احزاب یا خندق
‏و لما رای المومنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازاد هم الاایمانا و تسلیما
‏سوره احزاب ‌آیه ۲۰ تا ۲۱
‏چون مومنین احزاب کف را دیدند گفتند این است آنچه خدا بما وعده داد وعده خدا و رسولش راست است گفتار آنها بر ما ایمانی افزود و مومنین تسلیم او شدند مردانی بودند که به پیمان خود وفا کردند برخی بمدت پیمان برجا ایستادند و بعضی در انتظار حوادث بودند خداوند تبدیل نداده وعده خود را و پاداش داد راست گویان و وفاداران را بکیفر رسانید منافقین را او می خواهد توبه آنها را میپذیر دومی خواهد آنها را می آموزد زیرا تنها اوست رحیم و بخشنده.
‏چون یهود اطراف مدینه محصوصا بنی نضیر رانده شدند در اثر طبیعت ناپاک خود برسد انتقام برآمدند و از اطراف مدینه به جایشام به مکه رفته با مشرکین پیوستند و قریش را برجنگ پیامبر تحریک و تطمیع کردند قریش از حمایت یهود خرسند شدند و از قبیله غطفان و سایر قبایل و احزاب عرب کمک ها گرفتند و بر قتل مسلمین کمر بستند داستان جنگ احزاب نازل شده و چون از همه قبایل مشرکین در آن شرکت داشتند بنام احزاب و چون در اطراف مدینه مسلمین خندقی کندند بنام غروه خندق شهرت یافت قبایل عرب و احزاب قریش بریاست ابوسفیان به طرف مدینه حرکت کردند رسول خدا با اصحاب به مذاکره و مشاوره پرداخت سلمان فارسی گرفت اطراف مدینه حندقی بکنیم که دشمن نتواند داخل شهر شود. پیشنهاد سلمان مورد قبول واقع شد و مسلمین را بکندن خندق فرمان را منافقین در کار کندن سستی می کردند و بدون اجازه به خانه ها آسایش می کردند مومنین با نهایت جدیت و کوشش به خندق کردن سرگرم بودند و آیاتی در این باره نازل شد.
‏کندن خندق
‏در این جنگ سپاه دشمن از جهت نطرات و تسلیحات قوی بوده و مسلمین که مرتب زیر بار جنگ می رففتند خسته و فرسوده و بی چیز بودند و جنگ بود و تسلیحات مجهز نداشت فقط یک اسلحه قوی و نیرومند داشته که همان موجب فتح و ظفر آنها می شد آنهم قوه مسلمین بوده آنها که به سختی قوت لایموت پیدا می کردند.
‏دارای چنان روحیه قوی بودند که چشم بر حکم و گوش برفرمان پیشوای اسلام داشتند به محض فرمان جنگ سراز پا نمی شناختند تشویق و تشجیع پیغمبر اسلام (ص) چنان روحیه فرح و انبساط و نشاط و بردباری و شکیبایی صبر و استقامت به آنها می بخشود که خستگی را نمی فهمیدند کندن خندق بهترین نمونه این حقیقت بوده و مردم مسلمان شورع بکندن خندق کردند دسته ای خاک می کندند دسته ای بالا می ریختند هر قدر گرسنگی برهنگی فقر در نظر آنها جلوه می کرد آنها را بر اداء وظیفه بیشتر تعریض می کردند پیغمبر شخصا مشغول کندن حندق بود و گاهی بنظم و زمانی === آنها را تشجیع می کرد و روح تازه به آنها می دمید هر سخنی پیشوای اسلامی می گفت آنها نیز جواب می دادند و سرگرم انجام وظیفه بودند پیغمبر می فرمود:
الهم لاخیر الاخیر الاخره فارحم الانصار و المهاجره
‏پروردگارا نیکوتر از زاد و توشه آخرت نیست- تا بار الها به مهاجر و انصار رحم کن.
‏اصحاب جواب می دادند:
‏نحن الدین بایعوا محمدا علی الجهاد ما یقینا ابدا
‏ما کسانیکه با پیامبر بیعت کردیم هستمی برای جهاد با کفار ما یقین داریم فتح نهایی با ماست.
‏پیغمبر خندق را تقسیم بین طبقات مسلیمن ک رده تا مقدار کار هر کس معلوم شود خندق حاضر شد و هشت دروازه برای آنها گذاشتند و بر هر دروازه نگهبان و پاسبانی که مراقب واردین بشود و زبیر بن عوام رئیس خندق و دروازه گردید و دستور فرمود در صورت لزموم باذن من به جنگ پردازند. در این موقع سپاه دشمن به ریاست ابوسفیان به ده هزار نفر رسید و قشو اسلام بیش از سه هزار نفر نبودند و خندق بین این دو سپاه بود.
‏یهود بن قریظه که هنوز در اطراف مدینه بودند و پیمان عدم تعرض داشتند با نزدیک شدن کفار قرش بدانها پیوستند با این حال دشن بیش از بیست و سه روز در پشت خندق بماند و کاری نمی توانست از پیش ببرد کاسه صبرشان لبریز شد و مردان نامی آنها مانند: عمروبن عبود، عکرته بن ابوجهل، ضروربن خطاب، هبیره ابن ابی وهب، نوخان بین عبدالله آماده جنگ شدند و سوار اسب گشته نزدیک خندق رسیدند گفتند لاولله ان هذه المکیده ماکانث العرب تکیدها این مکر غیر عرب است عرب این کار را نمی دانست یک گوشه خندق را در نظر گرفتند که با اسبان آزموده خود جستن کنند علی بن ابی طالب دروازه خندق را بر آنها بگرفت تا وارد شهر نشوند.

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x