دانلود مقاله در مورد فرهنگ(شکاف نسلها) ۸۹ ص

دانلود مقاله در مورد فرهنگ(شکاف نسلها) ۸۹ ص

دانلود مقاله در مورد فرهنگ(شکاف نسلها) ۸۹ ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فرهنگ(شکاف-نسلها)-89-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۹۶ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏مقدمه
‏در سالهای اخیر فرهنگ بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است . بسیاری از مباحث جاری در کشور، ‏چه در حوزه اقتصاد یا سیاست رنگی فرهنگی دارد.
‏غالباً از صفت فرهنگ برای توضیح مجموعه عوامل ناشناخته استفاده می شود و این کاربرد اصطلاح فرهنگ ،بر ابهام معنایی این اصطلاح بیش از پیش می افزاید.‏ ‏در عین حال این مسأله از واقعیت دیگری نیز خبر می دهد . بخش‏ فرهنگ از یک سو تحت تأثیر تحولات ( مثل رشد اقتصادی یا توسعه اجتماعی ) و از سوی دیگر به دلیل دگرگونیهای درونی آن ( مثل افزایش تولید کنندگان و مصرف کنندگان و یا تفکیک اجتماعی درون فرهنگ و … ) وضعیت متفاوتی پیدا کرده است . بر این مجموعه باید گسترش ارتباطات را نیز افزود که مفهوم مرزهای فرهنگی را دگرگون می کند . چنین تحولات ، فرهنگ را به صورتی روز افزون بسط می دهد و از درون همین گسترش است که مسائل تازه ای پیش روی جامعه و دست اندرکاران فرهنگی قرار می گیرد .
‏طبعأ در زمینه ای این چنین بسط یابنده و در حال دگرگونی ، سیاستگذاری فرهنگی مفهومی ثابت نخواهد داشت ، رویکردها و برداشتهای تازه ای در مورد سیاستگذاری فرهنگی نیاز است تا آن را با شرایط در حال دگرگونی متناسب کند . چنین مسأله ای هم بر اهداف و دامنه سیاستگذاری و هم بر فرایند آن اثر می گذارد . سیاستگذار فرهنگی ، ضمن حفظ گوهر بنیادین اهداف خود ، بنا به مقتضیات اجتماعی و اقتصادی ناگزیر است تعبیری متناسب از اهداف ارائه کند ‏و از سوی دیگر ، پیچیدگی روز افزون فرهنگ ‏، او را به اطلاعات و داده های فرهنگی نیازمند می کند . از این رو ، اتکاء سیاستگذاری فرهنگی به پژوهش های فرهنگی ، بسیار ضروری است . اگر پژوهش های فرهنگی را زمینه سیاستگذاری فرهنگی بدانیم ، لاجرم می باید به موضوعات زیر توجه کرد :
‏الف ) برنامه ریزی فرهنگی
‏ب ) مباحث نظری فرهنگی‏
‏ج ) روش شناسی
‏۱
‏مقدمه
‏در سالهای اخیر فرهنگ بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است . بسیاری از مباحث جاری در کشور، ‏چه در حوزه اقتصاد یا سیاست رنگی فرهنگی دارد.
‏غالباً از صفت فرهنگ برای توضیح مجموعه عوامل ناشناخته استفاده می شود و این کاربرد اصطلاح فرهنگ ،بر ابهام معنایی این اصطلاح بیش از پیش می افزاید.‏ ‏در عین حال این مسأله از واقعیت دیگری نیز خبر می دهد . بخش‏ فرهنگ از یک سو تحت تأثیر تحولات ( مثل رشد اقتصادی یا توسعه اجتماعی ) و از سوی دیگر به دلیل دگرگونیهای درونی آن ( مثل افزایش تولید کنندگان و مصرف کنندگان و یا تفکیک اجتماعی درون فرهنگ و … ) وضعیت متفاوتی پیدا کرده است . بر این مجموعه باید گسترش ارتباطات را نیز افزود که مفهوم مرزهای فرهنگی را دگرگون می کند . چنین تحولات ، فرهنگ را به صورتی روز افزون بسط می دهد و از درون همین گسترش است که مسائل تازه ای پیش روی جامعه و دست اندرکاران فرهنگی قرار می گیرد .
‏طبعأ در زمینه ای این چنین بسط یابنده و در حال دگرگونی ، سیاستگذاری فرهنگی مفهومی ثابت نخواهد داشت ، رویکردها و برداشتهای تازه ای در مورد سیاستگذاری فرهنگی نیاز است تا آن را با شرایط در حال دگرگونی متناسب کند . چنین مسأله ای هم بر اهداف و دامنه سیاستگذاری و هم بر فرایند آن اثر می گذارد . سیاستگذار فرهنگی ، ضمن حفظ گوهر بنیادین اهداف خود ، بنا به مقتضیات اجتماعی و اقتصادی ناگزیر است تعبیری متناسب از اهداف ارائه کند ‏و از سوی دیگر ، پیچیدگی روز افزون فرهنگ ‏، او را به اطلاعات و داده های فرهنگی نیازمند می کند . از این رو ، اتکاء سیاستگذاری فرهنگی به پژوهش های فرهنگی ، بسیار ضروری است . اگر پژوهش های فرهنگی را زمینه سیاستگذاری فرهنگی بدانیم ، لاجرم می باید به موضوعات زیر توجه کرد :
‏الف ) برنامه ریزی فرهنگی
‏ب ) مباحث نظری فرهنگی‏
‏ج ) روش شناسی
‏۲
‏د ) مطالعات و پژوهش های موردی .
‏کتاب حاضر ، تدوین مطالعات و پژوهش های موردی است که به صورت مقاله و گزارش درباره فرهنگ عمومی تدوین شده است که در گرد هم آیی های علمی ‏–‏ فرهنگی ارائه و یا در نشریات تخصصی و فصلنامه فرهنگ عم‏وم‏ی چاپ شده ‏است . درخواست های مکرر و استقبال متخصصان و پژوهشگران از مقالات و مطالعات ذکر شده و از سوی دیگر عدم امکان چاپ مجدد فصلنامه ها و نشریات ؛ دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی را بر آن نمود تا با تدوین آنها در مجموعه کتاب های ‏«‏ جامعه و فرهنگ ‏»‏ امکان دسترسی را برای پژوهشگران مهیا نماید . دیدگاههای ارائه شده در کتاب ، به منزله اهداف سیاستگذاری شورای فرهنگ عمومی محسوب نمی شود و باید آن را از منظر گشایش باب بحث نگریست . از این رو تفاوت ها و اختلاف نظرها در دیدگاهها نیز اجتناب ناپذیر است . اگر این مجموعه بتواند چشم انداز تازه ای به مباحث فرهنگی بگشاید ، تلاش تمام افراد اعم از نویسندگان ، تدوین کنندگان ، مدیران و کارشناسان به بار نشسته است .
‏ارزشها و سنت ‏ نوشته : ادوارد شیلز
‏ ترجمه : حسین ایمانی جاجرمی
‏در جامعه ما دوگانه سازی سنت و مدرنیسم ، الگوی غالب بحث در باب ارزشهای اجتماعی است .‏ بر حسب این الگوهای غالب ، مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی به ناسازگاری میان ارزشهای سنتی و ارزشهای مدرن نسبت داده می شود . در اینچنین دوگانه سازی ارجحیت ارزشهای مدرن و کاستن از اقتدار سنت ، پیشاپیش منظور شده است . در مقاله ای که پیش روست ، نگارنده درکی پیچیده تر از ناسازگاری های ارزشی به دست می دهد ، به جای روایتی تک ذهنی از سنت ، آن را حاوی ارزشهای بنیادین ناسازگار می یابد ؛ هر وضع اجتماعی را بستر تنازعات پیچیده ارزشها می یابد ؛ در نهایت سنت را اصلی ترین منبع انتشار ارزشها می خواند اما صراحت افراط بخشیدن به ارزشها را که در حیات روزمره مردم جریان دارند و روشنفکران بدان اشتغال دارند را بعضأ خطر آفرین می خواند .
‏۴
‏به عقیده من هم هر مقاله ای که درباره ‏«‏ سنت ‏»‏ ‏نوشته شود و از ‏«‏ ارزش ها ‏»‏ سخن به میان آورد لازم است این دو مفهوم را به هم پیوند زند .
‏آنان که روال امور جهان را نمی پسندند ، در بحث های خود این دو مفهوم را به هم پیوند می زنند . آنهائی که دست کم در اصول ، از خود پرستی ( Egotism‏ ) ، فردگرائی ( Individualism‏ )، لذت جویی ( Hedonism‏ ) بیزارند و مخالف این عقیده هستند که انسان باید صرفاً در پی اهداف مادی ، کسب مالکیت ، سود جستن و مصرف باشد و این اهداف به ظاهر ملموس را با اهداف کمتر ملموس آرمانی ( که در نقدهای جهان معاصر ارزش نامیده می شود ) مقایسه می کنند . آنها در نقدهایشان به طور ضمنی اشاره می کنند که روی گردانی از ارزشها به معنای طرد سنت نیز هست . سنت حامل ارزشهاست و ارزشها را سنت منتقل می کند . بدون ارزشها ، سنتها چیزی برای انتقال ندارند و بدون سنتهای ارزشی ، ارزشها به نسلهای جدید منتقل نخواهد شد .
‏این انتقاد نسبتاً محافظه کارانه صرفاً برداشتی شخصی نیست . من در این مقاله می کوشم که ارتباط ‏میان ارزشها و سنتها را توضیح دهم .
‏۱- ‏«‏ ارزش ‏»‏ ممکن است معیاری برای ارزشیابی ( Evaluation‏ ) باشد ، یا ممکن است قالبی نمادین ( Symbolic Configuration‏ ) برای مبارزه باشد (‏‌‏یعنی حالت یا موقعیتی آرمانی که کنشگر طالب آن است ) ، یا ممکن است حالت یا موقعیتی آرمانی باشد که سنجه یا معیار ارزیابی حالت یا موقعیت موجود یا ممکن قرار می گیرد . ارزش ممکن است عامل یا کنش ، نگرشی ارزشیابانه یا معیاری برای ادراک یک کنش باشد . این معانی متعدد واژه ‏«‏ ارزش ‏»‏ همانند نیستند اما بسیار به هم مربوطند . من در سراسر این مقاله واژه ارزش را برای اشاره به تمامی این معانی به کار می برم . ویژگی مشترک واژه ‏«‏ ارزش ‏»‏ در سراسر این مقاله قالبی نمادین دارد که فاقد جنبه فیزیکی وروانی است . قالب نمادینی که واژه ‏«‏ ارزش ‏»‏ بدان اشاره می کند ‏، هستی عینی ( Objective existence‏ ) ‏دارد یعنی فاقد هستی فیزیکی یا عصبی فیزیکی است . عینیت این واژه همانند قضایای منطقی یا ریاضیات است . البته حتی اگر ارزش در شیء یا موقعیتی مادی متجسد شود باز هم قالبی نمادین دارد . ( مانند شهر یا باغی موجود ؛ یا الگوی اجتماعی موجود ؛ یا مانند خانواده ای معین یا گروهی از دوستان یا یک دانشگاه ؛ حتی اگر ارزش موقعیتی آرمانی باشد که برای رسیدن به آن مبارزه می شود یا آرمانی باشد که معیار قضاوت درباره اوضاع موجود قرار می گیرد

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x