تحقیق چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم ۱۷ ص Copy ( ورد)

تحقیق چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم ۱۷ ص Copy ( ورد)

تحقیق چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم ۱۷ ص Copy ( ورد)

تحقیق-چگونه-به-موضوع-نما-در-معماری-بیندیشیم-17-ص--copy-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۳ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏چگونه به موضوع نما در معماری ‏بیندیشیم؟
‏نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که ‏در معرض دید و برابر ‏چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره ‏خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و ‏نماسازی، فن روسازی ساختمان و ‏ساختن نمای عمارت است.
‏در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت ‏فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت ‏دوباره ای یافته است. نما در ‏عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی ‏جدا ‏می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ‏ساختمان، ‏امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی ‏وضعیت ساکنان ساختمان ‏در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و ‏بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از ‏خود در برابر بیرون دارد. ‏نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به ‏سمت ‏کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.
‏بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف ‏دیگر نمود مشخص ‏ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم ‏با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند ‏حجم داخلی ساختمان را بیان ‏نماید.
‏نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن ‏حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها ‏یا میدان‌ها که در آن قرار ‏گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن ‏نمای ‏دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین ‏می‌رود.
‏تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی ‏می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در ‏نظر گرفته شود و ارتباطات آن ‏با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع ‏عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از ‏اجزا مختلف بر حسب ‏عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
‏نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و ‏خارج است که با ‏عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ‏ارتباط پیدا می‌کند.
‏برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود ‏را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر ومحفوظتر ‏باشد.
‏نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ ‏به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، ‏سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه ‏عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجره‌ها ‏همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار ‏را بوجود می آورند.
‏به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های ‏چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت ‏افزایش نور در طبقات بالاتر ‏کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست ‏می‌دهد.
‏جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما ‏دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ‏ساختمان مطابقت داشته باشد. ‏برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد ‏بود.
‏در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان ‏می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی ‏در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، ‏سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر ‏روی ‏نما می‌کنند.
‏تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال ‏بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید ‏یک تفاوت اساسی وجود داشته ‏باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.
‏عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، ‏رنگ، و مصالحشان ‏با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای ‏متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با ‏هم ‏هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا ‏رنگهای یکسان ‏استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای ‏در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها ‏را در گروه‌های کوچکتر ترکیب ‏شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از
‏نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت ‏باشند.
‏مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می ‏گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط ‏به چه منطقه ای ‏است.
‏ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی ‏بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر ‏عصر متفاوت است و در عین حال ‏در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین ‏حد ‏ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
‏در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در ‏قرار گیری آنها تابععوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا ‏عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل ‏قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو ‏جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده ‏شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی ‏را خواهد داشت.
‏در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب ‏آمدن ساختمان انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروریدرهویت نما تعیین محدوده نما ‏است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ ‏گوید.
‏محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ‏ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در ‏آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به ‏پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعیدارد؟ اگر ساختمان همسایه ای ‏دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به ‏پایان ‏می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ‏دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه ‏است.
‏محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به ‏آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال ‏به زمین (محل نشستن ساختمان بر ‏زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ‏ساختمان ‏باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با ‏خود داشته باشد و طبقه ‏همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را ‏برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد ‏کشش لازم را بر عابر پیاده و ‏بیننده ایجاد کند.
‏کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود ‏بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود ۹۰ درجه، ‏نیم دایره یا سه وجهی را داشته ‏باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک ‏میدان ‏یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است ‏می تواند در نمایشهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
‏نما
‏نمای هر ساختمان در شکل‌دهی به مجموعه شهری که در آن ‏حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ‏ساختمان‌های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رود.
‏به نقل از ‏پایگاه اطلاع رسانی شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رود.
‏به نقل از پایگاه ‏اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ ‏میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز ‏شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ‏ادامه دارد.
‏رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای ‏را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه ‏توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، ‏وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار ‏جامعه به همراه آورده است
.
‏مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ‏ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده ‏است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان ‏در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده ‏است.
‏سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به‌دلیل اینکه به‌دنبال فروش سریع و ‏بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و ‏نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ‏ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.
‏در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود ‏دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ‏ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند ‏و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در ‏سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در ‏شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود.
‏چگونه به موضوع نما در معماری ‏بیندیشیم؟
‏نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در ‏معرض دید و برابر
‏چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا ‏و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت ‏است.
‏در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش ‏زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و ‏فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ‏ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی ‏طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما ‏در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر ‏بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت ‏کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.
‏بنابراین وجوه پشت و ‏جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است ‏بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند ‏حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
‏نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است ‏که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار ‏گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ‏ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.
‏تناقض بین ‏جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در ‏نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و ‏خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ‏ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
‏نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و ‏خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا ‏می‌کند.
‏برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید ‏نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظتر باشد
.
‏نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک ‏کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ ‏سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و… باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر ‏عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به ‏علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. ‏اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را ‏از دست می‌دهد.
‏جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات ‏عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ‏ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر ‏باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما ‏می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های ‏خاصی بر روی نما می‌کنند.
‏تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال ‏بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ‏ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.
‏عناصر اصلی نما مثل پنجره، ‏در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف ‏دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را ‏با هم هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و ‏یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ‏ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ‏ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت ‏باشند.
‏مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی ‏نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
‏ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، ‏درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت ‏است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین ‏حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
‏در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در ‏قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل ‏اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو ‏جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و … نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را ‏خواهد داشت.
‏در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان ‏انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند ‏در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان ‏کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ ‏انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان ‏همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ ‏گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه ‏است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
‏محدوده های افقی ساختمان ‏عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل ‏نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان ‏باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x