تحقیق جایگاه علم و دین ( ورد)

تحقیق جایگاه علم و دین ( ورد)

تحقیق جایگاه علم و دین ( ورد)

تحقیق-جایگاه-علم-و-دین-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۷ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏جایگاه علم و دین
‏ مقدمه :
‏وقتی درمورد جایگاه علم ودین صحبت می کنیم ، در واقع می خواهیم بدانیم این مسأله از ‏مسائل کدام ‏علم ‏است ، در کجا و چه دانشی درباره علم ودین صحبت می شود.
‏مسأله علم ودین بیشتر در ‏دو دانش مورد توجه و محل بحث است، یکی ‏الهیات ‏و دیگری ‏فلسفه دین .
‏از آنجا که این دو دانش با مسائل دینی سرو کار دارند ، به بحث علم ودین و ‏مناسبات بین آن دو می پردازند، اما این مسأله برای فرد ‏متدین ‏نیز که طالب علم هم هست ولو اینکه در ‏فلسفه دین و الهیات کار نکند، مطرح است، چون او هم تحت تأثیر ‏کنجکاوی ‏فطری ، در طلب علم است و علم را ‏دوست دارد و از آن سو دین را هم می خواهد ، پس بحث علم ودین از این حیث برای فرد ‏متدین مطرح می شود.
‏بنابر این جایگاه این مسأله دانش فلسفه دین و الهیات است و هر کدام از جهتی به ‏این مسأله می پردازند.‏متألهان ‏از باب ‏شبهه شناسی ‏به مسأله علم ودین و به ویژه به ‏مسأله ‏تعارض علم ودین ‏می پردازند.
‏وظایف متألهان علی العموم عبارت است از تبیین مفاهیم و اثبات عقاید دینی و دفع ‏شبهات ، به این لحاظ الهیات موضوع و روش واحد ندارد و برای انجام وظایف یاد شده در ‏موضوعات متعدد وارد می شود و از روشهای مختلف بهره می گیرد و به سخن دیگر الهیات ‏کثیر الموضوع و کثیرالروش است. محور وحدت بخش مسائل الهیات غایت واحد و آن دفاع از ‏دین است.
‏ولی نگاه فلسفه دین به مسأله مناسبات علم ودین از منظر دیگری است ، ‏فیلسوفان دین ‏از منظر برون نگر مسائل دینی ‏را مورد بحث قرار می دهند و مباحثی از قبیل بررسی ‏ادله اثبات وجود خدا ‏، ‏زبان دین ‏، ‏وجه ‏حاجت بشر به دین ‏، مناسبات علم ودین و … را تبیین و تحلیل می کنند.
‏رابطه دین با علم
‏۲
‏نظام ‏معرفت دینی ‏همیشه رقیب داشته است . این ‏رقابتها مسأله ای تحت عنوان ‏عقل و وحی ‏به وجود آورده است . مسأله علم ‏ودین همان مسأله عقل و ‏وحی ‏نیست ولی مسبوق به به آن می باشد .
‏در مورد تاریخچه بحث باید گفت بعد از ‏رنسانس ‏و رشد خیره کننده علم جدید ، علم جدید به راه علم قدیم نرفت . در ‏قرون وسطی ‏، ‏علم ‏و ‏دین ‏و ‏فلسفه ‏هم سرنوشت بودند و این نکته بسیار مهمی است. علم قدیم زمین خورد و علم جدید متولد ‏شد.
‏علم جدید در درون خود ، نطفه تعارض با دین داشت ، لذا مسأله ای به ‏وجود آورد بنام ‏تعارض علم ودین . ‏بعدها به تدریج این مسأله ‏به شکل یک مسأله کلامی در آمد و با عنوان نسبت علم ودین موضوع مطالعه ‏فیلسوفان دین ‏قرار گرفت. اکنون یکی از مسائل ‏مهم ‏فلسفه دین ‏همین مسأله می باشد.
‏موضوع رابطه علم و دین از زوایاى مختلف و گوناگونى مورد بحث قرار گرفته است، ‏مثلا ازجنبه ‏معرفت ‏شناسی ‏که صورت آن اینست که نسبت معرفت دینی و ‏معرفت تجربی ‏چیست.
‏و یا در ‏فلسفه ‏علم ‏بررسی شود که در آن صورت ساختار قوانین علمی با ساختار گزاره های دینی ‏مقایسه می گردد.
‏و یا در ‏فلسفه دین ‏که در این صورت معرفت تجربی و ‏دینی باهم مقایسه می شوند .
‏و نیز در ‏الهیات ‏و ‏کلام ‏و ‏جامعه ‏شناسی ‏و ‏روانشناسی ‏می تواند قابل بررسی باشد.
‏و نیز دیده می شود که ‏مورخان ‏و ‏جامعه‏شناسان ‏علم، مساعدت‏ها و موانعى را که ‏دین و یا نهاد دینى در طول تاریخ براى پیدایش و رشد علم فراهم کرده است، مورد بحث ‏قرار مى‏دهند.
‏و یا ‏متکلمین ‏و ‏فلاسفه دین ‏از سازگارى و عدم سازگارى محتواى ‏دین با دستاوردهاى علوم بحث مى‏کنند.
‏به هر حال پیرامون رابطه علم ودین سه ‏دیدگاه مطرح شده است:
‏الف: ‏تعارض ‏میان علم ودین
‏ب: ‏تفکیک ‏یا تباین میان علم ودین
‏۳
‏ج:‏تعاضدو ‏سازگاری علم ودین
‏تعارض میان علم ودین
‏سوالی که ازدیر هنگام مطرح است ، اینست که رابطه میان علم ودین ، بر مبنای تعارض ‏است یا توازی ؟
‏از وقتی که یافته های چشمگیر و روز افزون ‏دانشمندان ‏در عصر جدید ، با معتقدات علمی کلیسا آشکارا در تعارض قرار گرفت و در این راستا ، ‏طرفداران ‏ماتریالیسم علمی ‏، به ویژه با تمسک به ‏نظریات ‏نیوتن ‏و تبیین مکانیکی جهان ، در کنار ‏پوزیتویست ها ‏ی منطقی ، کل دین را ‏داستانهایی پوچ و بی فایده دانسته ، یگانه بها را به علم دادند.
‏سپس برخی متالهه و نیز دانشمندان متدین ، برای رفع این تعارض راه حل هایی ارائه ‏دادند، به این صورت که ، بنا بر تعارض میان علم و دین، ، اعتقاد به جدایی قلمرو و ‏نیز تفاوت زبانی آن دو را بلامانع دانسته، برای هر کدام وظایف جداگانه ای بر ‏شمردند، و حتی عده ای تعارض میان علم ودین در مباحث مشترک مثلا در مبحث ‏آفرینش ‏را با استدلال به ‏سمبولیک ‏بودن و قابل تفسیر بودن ‏زبان دین ‏، برعکس ‏زبان علم ‏، امری ظاهری دانستند.
‏درباره نخستین چالش علم ودین ایان باربور می گوید: در عصر پیدایش علم جدید، ‏نخستین چالش عمده علم با دین ، از موفقیت های چشمگیر روشهای علمی ناشی شد.
‏در نتیجه این موفقیت های چشمگیرچنین به نظر می آمد که علم و ‏روش علمی تجربی ‏تنها راه قابل اعتماد برای ‏رسیدن به واقعیت است. بسیاری از مردم فقط علم تجربی را امری عینی ، عقلانی و مبتنی ‏بر شواهد تجربی استوار و محکم به شمار می آوردند، و دین را امری احساسی ، شخصی ، ‏محدود و مبتنی بر سنت ها و وثاقت های متعارض با یکدیگر می انگاشتند.
‏بانظر به این تقسیم بندی ، می توان گفت:
‏تعارض های ممکن و محتمل بین ‏علم و دین ممکن است به یکی از صورت های زیر باشد:
‏۴
‏تعارض های روانشناختی میان روحیه علمی و روحیه دینی به عبارت دیگر ‏تعارض ‏ذهنیت علمی با ذهنیت دینی
‏تعارض های محتوایی میان یافته های علمی و ظواهر دینی به عبارتی ‏تعارض ‏گزاره های علمی با گزاره های دین
‏تعارض میان پیش فرضها و لوازم عقاید دینی با پیش فرضها و لوازم نظریات علمی یا ‏تعارض در مبانی و جهان بینی
‏تعاضدو سازگاری علم ودین
‏صاحبان این دیدگاه براین اعتقادند که میان علم و دین رابطه حسنه وجود دارد و و لذا ‏در صدد بر آمدند تا مطالب کلامی را فرضیه هایی علمی دانسته ، و آن دو را در یک ‏فرضیه کلان تر در هم ادغام نمایند.
‏به همین خاطر بیان نمودند که علم و دین نه ‏تنها سازگارند که مکمل هم می باشند و تصویر ما را از جهان هستی تکمیل می کنند، هر ‏کدام ویژگیهایی را از جهان هستی ارائه می دهند که مجموعه اینها تصویر کاملتری را در ‏اختیار بشر قرار می دهد.
‏مثل بازسازی تصویر یک فرد که ‏مأموران آگهی ‏دنبال او هستند و کسانی که ‏ماجرا را دیده اند، هر کدام ویژگیهایی را در اختیار مأمور قرار می دهند و او به ‏تدریج تصویر کاملتری از فرد مورد نظر به دست می آورد.
‏بنابر این صاحبان نظریه تعاضد می گویند:
‏بین علم و دین تعارضی که ‏وجود ندارد، بماند ، بلکه بین آنها ‏تعاون ‏برقرار است و در حقیقت این دو مکمل هم ‏هستند.و لذا آنچه طبیعی به نظر می رسد، وجه تعاضد و تعاون می باشد. چون علم و دین ‏قلمرو یکسانی دارند و راجع به امر واحدی صحبت می کنند .
‏سازگاری علم و دین در اندیشه اسلامی

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x