تحقیق تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان ۱۶ ص

تحقیق تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان ۱۶ ص

تحقیق تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان ۱۶ ص

تحقیق-تاریخ--جغرافیا-و-زندگی-عمومی-مردم-طالقان-16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۶ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏ بسم الله الرحمن الرحیم
‏ موضوع تحقیق :
‏ تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان
‏ ‏ استاد راهنما :
‏ سرکار خانم سهرابی
‏ محققان :
‏ رضا پارسای
‏ علیرضا اعلائی
‏ بهار ۸۶
‏طالقان از آغاز تا اسلام
‏هزاران سال پیش یکدسته از مردم فقیر اما نیرومند و دلیر در نواحی شمال ایران سکونت گزیدند و این عده که در نوشته های مورخین‏ مارد یا امارد نامیده می شوند ابتداء ‏در اکثر کشورهای آسیای باختری پراکنده بودند ‏و بتدریج ‏در اثر فشار قبایل مختلف در منطقه ای متمرکز گردیدند .
‏از وضع زندگی و اوضاع اجتماعی و دینی این گروه اطلاعات دقیقی در دست ‏نیست و همینقدر معلوم است که قومی چادر نشین و بیابانگرد بودند و در درون غارها و شکاف کوهها زندگی می نمودند و غذای آنان از گوشت حیوانات تأمین می گردید .
‏پیرنیا بنقل از کنت کورث می نویسد که زنان آنان فاقد صفاتی می باشند که از خصائص زنهاست یعنی ظرافت و لطافت ندارند و لباس آنان تا زانو نمی رسد موهای سرشان راست ایستاده و فلاختی بر سر دا‏رند که هم زینت و هم اسلحۀ آنهاست .
‏بعضی از مورخین ‏سه طایفه مشهور دیگر ‏یعنی طایفۀ تپوری و گیل و کادوزی یا کادوسی را شعبه ای از مارد می دانند . دسته ای نیز ‏کادوزیها را از اعقاب طایفۀ گیل می پندارند .
‏این گروه از اوایل قرن ششم قبل از میلاد استقلال داشته ‏و از هیچیک از پادشاهان چه قبل از اسلام و چه بعد از آن پیروی ننمودند .
‏حدود سرزمین آنها از خاور بگرگان و استان خراسان و از شمال بدریای خزر و از باختر بلنکران و از جنوب خاوری به سمنان ‏و دامغان ‏و بسطام و از جنوب باختری به قزوین ( کسپین ) محدود می گردید .
‏بعضی از مورخین حوزۀ زندگی ماردها را بین تپوریها که در مازندران سکونت داشتند و کادوزیان که در گیلان زندگی می کردند تعیین می نمایند .
‏با توجه بحدود زندگی ماردها و اینکه سفیدرود ‏را نیز در قدیم امارد می نامیدند می توان گفت تاریخ طالقان از حوادث زندگی این قوم ‏جدا نبوده و در هر حال مطالعه در زندگی ماردها مطالعه در اوضاع و حوادث ‏تاریخی و مذهبی و اجتماعی مردم این منطقه نیز می باشد .
‏ از مجموع گزارش مورخین ‏پیداست که طالقان از زمان اسکندر ( ۳۳۰ ق م ) تا دوران سلطنت قباد ( ۴۹۶ م ) ‏در دست خاندان جشنسف بوده است و در نامه تنسر جشنسف شاه و شاهزاده طبرستان ‏و فدشوارگر ( گیلان و دیلمان و رویان و دماوند ) نامیده می شود و پس از انقراض آل جشنسف کیوس ( کیوش ) پسر یزرگ قباد بحکومت
‏این ولایت ‏منصوب گردید ‏و پس از آنکه کیوس بدست برادرش انوشیروان ‏کشته گردید فرمانروائی این ناحیه بآل قارن یا سوخرائیان داده شد ‏.
‏در سال ۲۲ هجری یعنی پس از گسسته شدن رشته استقلال ایران از دیلمان مردی بنام موتا ( مورتا ) برای راندن تازیان با نعیم بن مقرن بجنگ پرداخت ولی ‏موتا پس از نبرد سختی شکست خورده و کشته شد تازیان ری و قزوین را گشودند اما از حدود قزوین خارج نگشته آنجا را برسم دوره ساسانیان ساخلوگاه خود ساختند همینکه ‏امپراطوری اسلام دچار دودستگی گردید و جنگ جمل و صفین پیش آمد دیالمه از کوهستان خود بسمت قزوین هجوم آوردند تازیان را از آن ‏نواحی بیرون کردند بنی امیه و سپس بنی عباس ‏لشکریانی بسوی دیالمه و بخشهای مختلف طبرستان که عبارت بودند از رویان ( طالقان در بخش جنوب رویان قرار داشت ) . مازندران . رستمدار . فدشوارگر . فیروزکوه قصران ( شمیرانات و لواسانات ) دماوند فرستادند . این جنگلها ساکنین اطراف دریای خزر را زودتر تسلیم اعراب نمود و در سال ۲۲ هجری مردم مازندران بدستور و تدبیر فرخان اصفهبد اصفهبدان طبرستان با تازیان صلح نمودند و بدرخواست آنان ( اسلام یا جزیه ) گردن نهادند اما آنانیکه در رشته کوههای البرز زندگی می نمودند تازیان را بسر زمین خود راه ندادند .
‏طالقان و نهضت جنگل ‏ ‏
‏در سال ۱۳۳۳ ه با بر افروخته شدن آتش جنگ جهانی اول و نفوذ قوای بیگانه بداخل خاک ‏ایران در شمال این سرزمین یک نهضت چریکی که بعدها به قیام جنگل شهرت یافت شکل گرفت که یکی از اعضاء مؤثر و سازمان ده آن دکتر ابراهیم حشمت فرزند میرزا عباسقلب حشمت الاطباء شهر اسری بوده است .
‏جنگلیها این مبارزه را با نام و رهبری هیئت اتحاد اسلام دنبال نمودند و با اعدام دکتر حشمت دوران فرمانروائی هیئت اسلام که بعدها به کمیته اتحاد اسلام تغییر نام داده بود بپایان میرسد و بفاصله کوتاهی ‏حکومت جمهوری شوروی ایران جانشین آن می گردد . تردیدی نیست که نقش مردم طالقان در این دوران حساس با پیوندهای دیرینه ای ارتباط ‏می یابد که امید است روزی با بدست آمدن اسناد و یادداشتهای بیشتر در این باره اطلاعات سودمندتری در اختیار قرار گیرد و عجالهً آنچه را که می توان در این باره گفت ‏آنست که در منابع تاریخی با نام گروهی از مردم طالقان که در حوادث انقلاب گیلان و مقاومت در برابر بیگانگان از آغاز قرار داد تقسیم ایران ( قرار داد ۱۹۰۷ ) و سازماندهی قیام جنگل با آزادیخواهان همکاری داشته اند برخورد می کنیم که عبارت بودند از :
‏۱ – دکتر ابراهیم حشمت که در چهارم اردیبهشت ۱۲۹۸ – در میدان قرق کارگزار رشت اعدام شد و در مسخد چله خانه دفن گردید .
‏۲ ‏–‏ ‏علی طالع میری – در رشت سکونت داشته از جمله اعضاء شورای جنگل و مسئول خوار و بار و تهیه اسلحه برای جنگلیها بود و در تجارتخانه ای به کار اشتغال داشت .
‏۳ – حاج نظر علی میری که موجب آشتی میان دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی گردیده و در تنکابن به تجارت می پرداخت .
‏۴ – شیخ محمود طالقانی که موجب پیوستن خوانین دیلمان بجنگل گردید و در سیاهکل به وعظ و تبلیغ می پرداخت .
‏۵ – میرزا علی خان پسر فضل اله شهر اسری از خویشاوندان دکتر حشمت که در تسخیر تهران ‏هم همراه بود مدتی نیز رئیس شهربانی ساری گردید و بایفرم خان به زنجان رفت و رئیس ‏شهربانی این شهر شد و پس از تجاوز روسها به این شهر اعدام گردید .
‏۶ – میرزا غفار خان برادر میزا علی خان و پسر فضل اله بعد از انقلاب مشروطه برای مدتی حکمران قم گردید .
‏۷ – سهرابخان پسر میرزا خلیل طالقانی در دوران ریاست شهربانی میرزا علی خان در زنجان معاون انتظامات شهری بود .
‏۸ – عبد اله خان ‏کرکبودی – چریک نظام ملی جنگل و از جمله مجاهدین در دستگیری محسن خان امین الدوله در لشت نشا بوده است که در کرکبود بکار زراعت اشتغال داشت و پس از پایان کار جنگل کارمند یکی از ادارات دولتی گردید .
‏۹ – میرزا ابراهیم ‏نسائی که کشاورز و معلم در روستاهای گیلان و انباردار جنگل در گیلاس شرق و از جمله همراهان قوای جنگل در دستگیری محسن امین الدوله در لشت نشا بود و پس از پایان کار جنگل به روستا نساء طالقان رفته و بکار معلمی و زراعت پرداخت .
‏۱۰ ‏–‏ ‏خدابخش اوانکی – کشاورز و پیک جنگل بوده است و پس از استقرار دکتر حشمت در بخش شرقی گیلان ‏پیک مخصوص وی بطالقان بود .
‏جز این گروه با نام تعدادی از سوهانیها وکشی ها و کشرودیها و گورانیها آشنا هستیم که از حضورشان ‏در نهضت جنگل و همکاری آنان با دکتر حشمت نام برده شده است .
‏جنگلیها از دلبستگی مردم طالقان به نهضت جنگل ‏آگاه بودند که یارآور می شوند میرزا پس از ورود ‏بلاهیجان و مشورت با دکتر حشمت تصمیم گرفتند از راهی امن به طرف لاهیجان ‏رفته و از آنجا ‏خود را بمناطقی برسانند که بتوانند ‏قوای خود را جمع و جور نمایند ‏اما پیشنهاد دکتر با مخالفت احسان اله خان و خالو قربان روبرو گردید .

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x