تحقیق بیابان های استان فارس

تحقیق بیابان های استان فارس

تحقیق بیابان های استان فارس

تحقیق-بیابان-های-استان-فارسلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۱۹ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بیابان ها وکویرهای ایران
‏الف) وضعیت بیابان های ایران
‏قسمت اعظم سرزمین ایران تحت سلطه سلول های پرفشار مجاور حاره ای قرار دارد. استقرار این سلول ها حاکمیت کم آبی را در این سرزمین توجیه می کند.
‏         ‏ از طرفی حجم و ارتفاع کوهستان ها از جمله عواملی هستند که یکپارچگی کمربند پرفشار را از هم گسیخته و اغلب نفوذ توده های هوای مرطوب غربی و نفوذ توده های سرد شمالی و یا گرم جنوبی را به داخل ایران میسر می سازد. از سوی دیگر عامل بری بودن و در پناه سدهای کوهستانی قرار گرفتن تعدادی از چاله های داخلی ایران، نقش پرفشارهای مجاور حاره ای را تشدید و تقویت نموده است به طوری که در نامساعدترین شرایط در مشرق ایران، بیابان لوت به عنوان یکی از خشن ترین چهره های بیابانی دنیا ظاهر شده است. بنابراین ناهمواریها به دو صورت متضاد در تعدیل و یا تشدید کم آبی در ایران نقش دارند.‏  ‏ عامل ارتفاع نقش مثبت و امتداد ناهمواری ها در زمینه خشکی هوا نقش منفی را بعهده دارند.
‏         ‏ در تقسیم بندی سرزمین های کم آب دنیا، کشور ما جزء زیر رده ‏«‏ایران- هندی‏»‏ است که به چهار ناحیه زیر تقسیم شده است :
‏۱.‏     ‏ ‏فلات ایران
‏۲.‏     ‏ ‏دشت کویر
‏۳.‏     ‏ ‏دشت لوت
‏۴.‏   ‏  ‏ ‏بلوچستان
‏ 
‏مجموعه بیابان های ایران جزء بیابان های گرم مجاور حاره ای است،‏‌‏ اما حضور ودخالت پاره ای از عوامل جغرافیایی از جمله حجم و امتداد ناهمواری ها، ارتفاع و عرض جغرافیایی و مجاورت با اقیانوس هند و بالاخره تغییراتی در شرایط اقلیمی حاکم بر آنها، درهر یک از حوضه های بزرگ،‏‌‏خصوصیات نسبتاً ویژه ای را بوجود آورده است.
‏ 
‏تعاریف بیابان:
‏بیابان مفاهیم وسیعی را شامل می شود. در اغلب زبان های اروپائی واژه Desert‏ برای بیابان بکار می رود ولی در گذشته دور این واژه به کویر ترجمه شده که صحیح ‏ ‏و‏ ‏ ‏  ‏نمی باشد. هنگامی که این کلمه به صورت صفت بکار رود مفهوم غیبت انسان در محیط را دارد و حتی گاهی بدون هیچ توجه به مفهوم بی آبی، دریا را نیز به بیابان تشبیه ‏   ‏کرده اند.
‏بیابان برای ما ایرانیان کلمه آشنایی است. این کلمه همواره منطقه ای خشک، کم آب و فاقد شرایط مناسب زیستی را در ذهن القا می کند. این واژه در زبان فارسی کهن به نام (( ویاپان )) یعنی جای بی آب، در زبان عربی کلمه (( صحرا )) و در زبان اردو‏ ‏ بیابان به معنی (( منطقه بدون جنگل )) بکار برده شده است.
‏         ‏ اگر منظور از بیابان عدم حضور انسان و یا بصورت کلی تر عدم حیات باشد در این صورت سطح وسیعی از کره‏‌‏زمین بیابان است. (مثلاً نواحی وسیعی در قطبین و اعماق اقیانوس ها و قلل مرتفع پوشیده از برف و …)
‏         ‏ اگر بیابان را سرزمین هایی بدانیم که برای زندگی انسان مناسب نیست، بسیاری از پدیده های نامساعد طبیعی را باید به این وسعت افزود متأسفانه فعالیت های کنترل نشده و غارت های بی حساب انسان روز به روز محیط زیست را محدودتر می نماید و برگسترش بیابان ها در مفاهیم فوق می افزاید.
‏         ‏ تصور عامه از بیابان چنین سرزمینی است: کاهش پوشش نباتی، کمبود یا فقدان شبکه های آب جاری، وجود واحدهای کوچک و پراکنده و متکی به چشمه های کم آب و اغلب شور، فراوانی ماسه ها و طوفان های ماسه ای وجود کویر و یا باتلاق و …
‏         ‏ برای دسترسی به تعریف بیابان در مفهوم جغرافیائی (اقلیمی- پیکرشناسی- زیستی و ..) باید در جستجوی ارزش هایی باشیم که داده های این دسته از علوم در اختیار قرار میدهند.
‏         ‏ از نظر اقلیم شناسان خشکی هوا یکی از ویژگیهای اقلیم بیابانی سرد یا گرم است. علت کمبود بخار آب در جو بیابانی بارش اندک در این نواحی است و سایر ویژگی ها تابعی از این عامل می باشد. در واقع خشکی هوا علت کمبود بارندگی است.
‏         ‏ از نظر پیکرشناسی زمین، به علت ضعف پوشش گیاهی، خاک فقیر و کم ضخامت بیابان ها به سرعت از بین می روند، سنگ های عریان در برابر عوامل تخریب قرار دارند ‏ ‏وسیلاب های مهیب و اتفاقی نقش تخریب توسط آب را در حاشیه بیابان ها به عهده دارند.
‏         ‏ بیابان های واقعی قلمرو تسلط باد است و اشکال کاوشی و تراکمی ماسه عوارض اصلی را تشکیل می دهند.
‏         ‏ آنچه مسلم است بارش و دما (اقلیم) و شکل زمین (فیزیوگرافی و مرفولوژی) دو عامل اساسی در پیدایش بیابان های طبیعی بوده اند.
‏         ‏ شکل گیری بیابان های طبیعی در ایران از دوران سوم زمین شناسی (دوره نئوژن) آغاز و تا پایان دوران چهارم ادامه داشته است.
‏         ‏ دخالت های مفرط انسان نیز سبب پیدایش بیابان های دست ساز بشر شده است. تاریخ طولانی استفاده از سرزمین باعث می شود که به راحتی نتوان مرز عوامل طبیعی و فرهنگی‏ ‏ و انسانی را در تعاریف بیابان مشخص نمود.
‏ارزیابی منابع موجود راجع به مفاهیم و ویژگیهای بیابان حاکی ازآن است که تعریف جامع و واحدی برای بیابانها ارائه نشده ودربیان شاخص ها ومفهوم مشترک از پدیده بیابان منابع مختلف ،دیدگاههای متفاوتی را ارائه کرده اند.دراین زمینه هریک از دانشمندان علوم مختلف به فراخور حال دغدغه های خویش از دیدگاه تخصصی خودوویژگی مناطق بیابانی را برشمرده اند.از این نظر با رعایت دیدگاههای مختلف قلمرو مناطق بیابانی محدوده های متفاوتی را نشان می دهد. تعیین قلمرو بیابانها نیازمند دستیابی به اطلاعاتی از پارامترهای محیط طبیعی است که اثر متقابل آنها به صورت مشترک درپیدایش ویژگیهای محیط طبیعی وازجمله بیابانها دخالت تام دارند.به همین دلیل آن دسته از علوم زمین که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درمطالعه شرایط بیابانی سهمی دارند باید دراین گونه بررسی ها موردتوجه باشند.مهمترین زمینه ها با رعایت روابط علت ومعلولی به ترتیب شامل: زمین شناسی، اقلیم شناسی، آب شناسی، پیکر شناسی زمین(ژئومورفولوژی)، خاک شناسی وپوشش گیاهی می باشند.باعنایت به اینکه بخش وسیعی از سرزمین ایران به دلیل ویژگیهای خاص جغرافیایی درقلمرو مناطق بیابانی قراردارند وبراساس مستندات موجود این مناطق در حال گسترش نیزمی باشند، اطلاع ازچگونگی میزان کمی وموقعیت مکانی عوارض بیابان وبه طورکلی قابلیت ها وتوانایی های محیط وانعکاس تلاشهای متنوع انسان درآن اهمیت فراوانی دارد.توجه به این مساله که درحال حاضر مراکز مهم انسانی وصنعتی(ازجمله پایتخت ایران) درقلمرو بیابانها قراردارند براهمیت این گونه مطالعات می افزاید.
‏برای بیابان تعریف های مختلفی ارایه شده است مثلا دانشمندان گیاه شناس معتقدند بیابان ها مناطقی هستندکه دارای فقرشدید پوشش گیاهی هستند، یعنی از لحاظ تنوع ‏  ‏گونه ای وتراکم گیاهی بسیار فقیرهستند.
‏اکولوژیست ها معتقدند، بیابان ها اکوسیستم هایی هستندکه تولید نسوج گیاهی به حداقل می رسد یعنی از نظر تولید انرژی شیمیایی فقیرهستند.
‏خاک شناسان عرصه هایی که قوه بارخیزی یاتولید رابه دلیلی ازدست می دهند، یا ‏  ‏خیلی پایین می آیند بیابان نام نهاده اند ویژگی این خاکها عموماً شامل: نفوذپذیری ضعیف، موادآلی پایین، لایه های تجمع نمک درسطح، رس های کم توسعه یافته، ظرفیت پایین تبادل کاتیونی، رنگ قرمز تیره وتوسعه کم افق های خاک است.
‏ژئومرفولوگ ها جهت طبقه بندی بیابانها از اختصاصات ساختاری ومورفوژنیک استفاده کرده باتلفیق تعدادی از عوارض ژئومرفولوژی خاص بیابان از جمله کویرها، تپه های ماسه ای، بدلندها، رخنمونهای سنگی، مخروط افکنه های آبرفتی، کالوت ها، گلاسی ها وامثال آنها براساس ویژگی موادسطحی وشعاع وعملکرد فرایندهای رودخانه ای وبادی اقدام به تقسیم بندی بیابانها نموده اند.
‏زمین شناسان مناطقی رابیابان می دانندکه واجد سازندهای زمین شناسی شور وتبخیری(املاح گچ ونمک) هستندوازنظر پوشش گیاهی نیزفقیرند.
‏براساس متداول ترین تعریف، بیابان منطقه سردیاگرم ولی رویهم رفته خشکی است که درآن محیط ازنظر تراکم وتنوع پوشش گیاهی بسیارفقیراست.البته گاهی در بیابان‏ ‏برکه های آب یا توده هائی از علف به طور پراکنده دیده می شود ولی به طورکلی اصطلاح بیابان به مناطقی اطلاق می شودکه به هرعنوان شرایط آب وهوایی وزمینی برای گیاه وجانورسخت وطاقت فرسا است.درچنین مناطقی معمولا فرسایش بادی به طور وسیع عمل می نماید وباعث خسارات هنگفتی به مزارع وابنیه وراههای ارتباطی‏ ‏می شود.تپه های ماسه ای که معمولاً فاقد پوشش گیاهی ویاهرگونه لایه یاطبقه مشخصی می باشند باوزش باد جابه جاشده وبه صورت توده های عظیمی از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل می شوند همچنین این جابجایی، زمین های زیادی را که درزیرتپه ها و‏    ‏ توده های ماسه ای قرارگرفته است بدون استفاده می گذارد.ناگفته نماندکه آب نیز درمناطق بیابانی گاهی اوقات باعث خسارات جبران ناپذیرمی شود.شکل حرکت آبهای روان درمناطق خشک به صورت یک سیلاب شدیدوکوتاه مدت ظاهرمی شودکه درنتیجه اثرمشترک جریانهای موقتی حاصل از رگبارها وشرایط مساعد سطح زمین به وجود‏ ‏می آید.‏ تعریف بیابان‏ که برای امور اجرایی ملاک عمل قرار می گیرد به شرح ذیل می باشد:
‏         ‏ ‏«‏بیابان به سرزمینی گفته می شود که در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک‏  ‏ ‏ ‏نیمه مرطوب واقع گردیده و فاقد پوشش گیاهی پایا بوده و یا میزان آن در حدی است که بهره برداری از آن در شرایط طبیعی به صرف و صلاح نمی باشد.‏»
‏- مناطق خشک :
‏تعریفی که برای مناطق خشک به کار می رود به لحاظ مفاهیم گوناگونی که درباره خشکی و معیارهای سنجش آن وجود دارد، متفاوت است. در بیابان تعریفی که از مناطق خشک آمده است متکی بر تعریف UNEP‏ از خشکی است. بر این اساس:
‏مناطق خشک جهان نقاطی هستند که نسبت میزان میانگین ریزش بارش سالانه(P‏) به میانگین میزان تبخیر و تعرق سالانه(PE‏) در یک دوره آماربرداری سی ساله (۱۹۸۰-۱۹۵۱) کمتر از ۶۵/. بوده است. لازم به یادآوری است که محاسبه مقدارPE‏ با استفاده از فرمول تورنوایت صورت گرفته است.مناطق خشک را می توان به حوزه های فراخشک، خشک و نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب تقسیم نمود.
‏حوزه اقلیمی
P/PE
‏درصد پوشش جهانی
‏فراخشک
‏۰۵/.
‏۵/۷
‏خشک
‏۲۰/.-۰۵/.
‏۵/۱۲
‏نیمه خشک
‏۵۰/.-۲۱/.
‏۵/۱۷
‏خشک نیمه مرطوب
‏۶۵/.-۵۱/.
‏۹/۹
‏* این مناطق شامل مناطق قطبی و نیمه قطبی نمی گردد.

‏               ‏ ‏بیابانهای ایران از نظر منشأ و مبدأ پیدایش به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
‏۱-‏  ‏ ‏بیابانهای طبیعی یا تاریخی
‏۲-‏  ‏ ‏بیابانهای با منشأ انسانی
‏بیابان های طبیعی آن دسته از اراضی بیابانی هستند که در اثر شرایط جغرافیایی خاص مانند محدودیت ریزش های جوی، تغییرات شدید و دراز مدت اقلیمی، وجود‏ ‏لایه های ضخیم گچ و نمک و سایر شرایط ژئولوژیکی به وجود آمده اند. بیابان های با منشأ انسانی سرزمین های بیابانی یا شبه بیابانی هستند که در اثر دخالت های انسانی و عمدتاٌ بهره برداری بی رویه بوجود می آیند که تحت عنوان پدیده بیابان زایی یا تخریب اراضی در مناطق خشک، نیمه خشک تا خشک نیمه مرطوب مطرح می گردد.
‏بعضی از اشکال اراضی بیابانی با منشأ انسانی در کشور به شرح زیر می باشد:
‏ 
‏۱ـ اراضی بایر و غیر حاصلخیز:
‏         ‏ در این اراضی قشر روئین خاک که بیشترین مواد غذایی و رطوبت را در اختیار گیاه قرار می دهند در اثر فرسایش بادی و ابی و یا جابجایی و برداشت از بین رفته و تنها خاک بدون توان تولید بیولوژیکی باقی می ماند. این نوع اراضی بیشتر در دامنه های شیب دار و در نواحی مسطح و هموار و یا زمین هایی که تحت کشت دیم هستند مشاهده می گردد.
‏ 
‏۲ـ اراضی تخریب شده:
‏         ‏ در این گونه اراضی پوشش گیاهی به عنوان سپر محافظ خاک و نیز منبع با ارزش علوفه ای بر اثر چراهای بی رویه،‏‌‏بوته کنی، شخم غلط ی آتش سوزی از بین رفته است. متأسفانه مساحت اینگونه اراضی در کشور قابل ملاحظه می باشد.
‏ 
‏ 
‏۳ـ زمین هایی که غیراصولی آبیاری می شوند:
‏         ‏ اینگونه اراضی در اثر نامناسب بودن زهکشی یا آبیاری با آب شور به تدریج به اراضی بیابانی تبدیل می شوند، مانند دشت قزوین و دشت خوزستان
‏ 
‏ 
‏ 
‏۴ـ اراضی جنگلی تخریب شده:
‏         ‏ در این اراضی به دلیل قطع درختان جنگلی و تبدیل آنها به اراضی زراعی و تغییر کاربری و چرای دام، با کاهش تولید بیولوژیک در معرض فرسایش و تخریب قرار گرفته و بیابان زایی حاصل می شود.
‏ 
‏۵ـ مزارع روستایی و روستاهای رها شده:
‏         ‏ به دلیل مهاجرت و خالی شدن روستاها از سکنه، اراضی آنها در معرض تخریب و فرسایش قرار گرفته و تبدیل به اراضی لم یزرع و بی حاصلی می شوند که خاک آن توان تولید را از دست داده و روند بیابان زایی آنها آغاز می گردد.
‏ 
‏۶ـ تخریب ناشی از معدن کاوی و صنعت:

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x