تحقیق اهل بیت در قرآن ۲۷ ص

تحقیق اهل بیت در قرآن ۲۷ ص

تحقیق اهل بیت در قرآن ۲۷ ص

تحقیق-اهل-بیت-در-قرآن-27-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۳۳ صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏۱
‏بخش اول: اهل بیت در قرآن
‏فصل اول: گفته‏‏‏ها و نظریات
‏کلمه ‏«‏اهل البیت‏‏»‏ در موارد بسیار زیادى از سخنان رسول اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله براى‏‏‏گروه خاصى که به آن حضرت‏‏‏صلى الله علیه وآله منسوبند، به کار رفته است. براى اینان(اهل البیت) اوصاف و ویژگى‏‏‏هایى بیان گشته، منزلتى شایان قرار داده شده ودر قبال آنان، حقوق و مسؤولیت‏‏‏هاى فراوان و گوناگون و در عین حال مهم وخطیر بر عهده امت گذاشته شده‏‏‏است.
‏در قرآن نیز در موارد گوناگون و با تعابیر مختلف از همین گروه سخن‏‏‏به‏‏‏میان آمده‏‏‏است. یکى از آن تعابیر ‏«‏اهل‏‏‏البیت‏‏»‏ است. از آن جایى که گروهى‏‏‏به عمد یا سهو در تعیین منظور قرآن از کلمه ‏«‏اهل‏‏‏البیت‏‏»‏ به راست و چپ‏‏‏رفته‏‏‏اند، لازم دیدیم که دقیقا به بحث و بررسى درباره این مطلب بپردازیم.از خداوند متعال یارى مى‏‏‏جوییم و بر او توکل مى‏‏‏کنیم و بحث را به حول وقوه او پى مى‏‏‏گیریم.
‏رسول اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله منظور از تعبیر ‏«‏اهل‏‏‏البیت‏‏»‏ را در یکى از مواردى که درقرآن آمده، به شکلى غیرقابل تشکیک و تاویل تبیین کرده‏‏‏است، اما با کمال‏‏‏تعجب باید گفت: این تصریحات هم نتوانسته است ریشه اختلاف را از بین‏‏‏ببرد; و دلیل آن، وجود افرادى است که اصرار دارند در این مورد یا موارددیگر به صورت آشکار و پنهان و بنا به دلایلى با رسول خداصلى الله علیه وآله مخالفت‏‏‏کنند! تفصیل مطلب را در مباحثى که در پى مى‏‏‏آید بیان خواهیم کرد.
‏اهل بیت در قرآن
‏لفظ ‏«‏اهل بیت‏‏»‏ سه بار در قرآن کریم آمده است:
‏اول، در داستان موسى‏‏‏علیه السلام، آن گاه که نوزادى کوچک بود و خانواده فرعون‏‏‏او را پیدا کردند تا در آینده، دشمن و مایه اندوهشان باشد و پستان هیچ زنى‏‏‏را به دهان نگرفت و خانواده فرعون در کارش درمانده شدند. آن‏‏‏گاه خواهرموسى‏‏‏علیه السلام به آنان گفت:
‏هل ادلکم على اهل بیت‏‏‏یکفلونه لکم وهم له ناصحون فرددناه الى امه‏‏‏کى تقر عینها ولا تحزن;‏ ‏ ‏.
‏آیا مایلید که من شما را به خانواده‏‏‏اى که دایه این طفل شوند و او را با مهربانى‏‏‏تربیت کنند راهنمایى کنم؟ بدین وسیله ما موسى را به مادرش برگرداندیم تادیده‏‏‏اش به جمال موسى روشن شود و حزن و اندوهش برطرف گردد.
‏در این آیه بیانى وجود ندارد که مشخص سازد: منظور خواهر موسى‏‏‏علیه السلام ازاین تعبیر چه بود؟ آیا منظورش تمام کسانى بودند که با آن خانواده قرابت وخویشاوندى داشتند یا بعضى از آنان؟ و آیا منظورش فقط قرابت نسبى است‏‏‏یا نسبى و سببى؟ یا علاوه بر قرابت نسبى و سببى کسانى را که از راه ولاء و یاتربیت هم به خانواده منتسب هستند در برمى‏‏‏گیرد؟
‏گذشته از این، لفظ اهل بیت‏‏‏به صیغه نکره آمده است نه به صیغه معرفه،یعنى اهل البیت.
‏۲
‏دوم، در داستان ابراهیم‏‏‏علیه السلام، آن گاه که همسرش از بشارت فرشتگان که‏‏‏به‏‏‏او مژده دادند اسحاق و پس از او یعقوب را به دنیا خواهد آورد به شگفت‏‏‏آمد. ملائکه به او گفتند:
‏اتعجبین من امر الله رحمه الله وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمیدمجید;‏ ‏ ‏
‏فرشتگان به او (زن ابراهیم) گفتند: آیا از کار خدا عجب دارى؟ (عجب مدارکه) رحمت و برکات خدا مخصوص شما اهل بیت است; زیرا خداوند بسیارستوده صفات و بزرگوار است.
‏در این آیه مبارکه همسر ابراهیم‏‏‏علیه السلام از اهل البیت‏‏‏شمرده شده است; زیرااو در این آیه مورد خطاب قرار گرفته است، اما این نمى‏‏‏تواند دلیل این مطلب‏‏‏باشد که همسر هم در تمام مواردى که لفظ اهل البیت اطلاق شده، حتى درمواردى هم که قرینه مناسب براى تعیین مقصود وجود ندارد، جزء اهل بیت‏‏‏است; زیرا توجیه خطاب در آیه فوق‏‏‏الذکر به همسر ابراهیم‏‏‏علیه السلام مى‏‏‏تواندقرینه‏‏‏اى براى داخل شدن وى در زمره اهل یت‏‏‏باشد، اما نمى‏‏‏تواند دلالت کندبر این که کلمه اهل البیت، همسر را هم در برمى‏‏‏گیرد، به گونه‏‏‏اى که به مجردشنیدن این کلمه و بى هیچ قرینه‏‏‏اى، باید به ذهن شنونده تبادر کند. در مباحث‏‏‏آتى بحث‏‏‏بیش‏‏‏ترى درباره این آیه خواهد آمد.
‏سوم، فرموده خداوند متعال:
‏یا نساء النبى لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول‏‏‏فیطمع الذى فى قلبه مرض وقلن قولا معروفا وقرن فى بیوتکن‏‏‏ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولى واقمن الصلاه وآتین الزکاه واطعن‏‏‏الله ورسوله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم‏‏‏تطهیرا واذکرن مایتلى فى بیوتکن من آیات الله والحکمه ان الله کان‏‏‏لطیفا خبیرا.‏ ‏
‏ملاحظه مى‏‏‏شود که فرموده خداوند متعال: ‏«‏انما یرید الله لیذهب عنکم‏‏‏الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا‏»‏ در میان آیاتى قرار گرفته که‏‏‏زنان پیامبر اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله مخاطبند و بلکه جزء یکى از این آیات است. همین‏‏‏موجب شده که آن شبهه معروف در مراد آیه براى عده‏‏‏اى پیش آید و همان‏‏‏گونه که خواهیم دید گروهى آن را انگیزه‏‏‏اى براى برانگیختن شک‏‏‏هایى‏‏‏پیرامون مفاد حقیقى آیه مبارکه قرار مى‏‏‏دهند.
‏گفته‏‏‏ها و اجتهادها
‏مراجعه به سخنان مفسران ودیگران به دست مى‏‏‏دهد که درباره مراد ازاهل البیت در آیه مبارکه اقوال متعددى وجود دارد. این اقوال عبارتند از:
‏۱. ادعاى عکرمه‏ ‏ ‏که در بازارها ندا مى‏‏‏داد و مردم را براى مباهله‏‏‏فرامى‏‏‏خواند. ادعاى وى این بود که منظور از ‏«‏اهل‏‏‏البیت‏‏»‏ در آیه تطهیر فقطوفقط زنان پیامبرصلى الله علیه وآله است و احدى غیر از آنان را در بر نمى‏‏‏گیرد.
‏این گفته بنا به روایت عکرمه به ابن عباس و سعید بن جبیرهم نسبت داده‏‏‏شده است.‏ ‏ ‏چنان که این ادعا را به مقاتل هم نسبت داده‏‏‏اند.‏ ‏ ‏به عطاء، کلبى،سعیدبن جبیر‏ ‏ ‏و عروه بن زبیر هم که مدعى بود این آیه در خانه عایشه‏‏‏فرود آمد‏ ‏ ‏نسبت داده شده است.
‏۳
‏۲. گروهى گفته‏‏‏اند: منظور اصحاب کساء است، یعنى پیامبرصلى الله علیه وآله، على،فاطمه، حسن، حسین‏‏‏علیهم السلام و همسران پیامبرصلى الله علیه وآله.
‏بعضى همسران پیامبرصلى الله علیه وآله و اصحاب کساء را بدون پیامبرصلى الله علیه وآله آورده‏‏‏اند.این عقیده فخر رازى و خطیب بغدادى است که قسطلانى از بخارى روایت‏‏‏کرده است.‏ ‏ ‏.
‏۳. گفته‏‏‏اند: منظور پیامبرصلى الله علیه وآله است و بس.‏
‏۴. گفته‏‏‏اند: منظور بنى هاشمند و زنان را در بر نمى‏‏‏گیرد.‏ ‏
‏۵. گفته‏‏‏اند: منظور کسانى است که در پایین‏‏‏ترین جد پیامبرصلى الله علیه وآله با او نسبت‏‏‏دارند و نیز گفته شده: هر آن کس که با پیامبرصلى الله علیه وآله پیوند رحمى دارد. و نیزگفته شده: هر آن که با او پیوند نسبى یا سببى دارد.‏ ‏
‏۶. ابو حیان گفته: از آن جا که اهل البیت‏‏‏شامل زنان پیامبرصلى الله علیه وآله و پدران‏‏‏آنان مى‏‏‏شده، لفظ مذکر بر مؤنث غالب آمده است.‏ ‏
‏۷. گفته شده: منظور زنان است و تمامى بنى هاشم که صدقه بر آنان‏‏‏حرام شد.‏
‏۸. گفته شده: ‏«‏اهل‏‏‏البیت‏‏»‏ على، فاطمه، حسن و حسین‏‏‏علیهم السلام هستند. بعضى‏‏‏از اقوال و روایات تصریح دارد که پیامبرصلى الله علیه وآله هم جزء آنان است.‏ ‏ ‏این گفته به‏‏‏انس بن مالک، واثله بن اسقع‏ ‏ ‏، ابو سعید خدرى، عایشه و ام سلمه‏ ‏ ‏نسبت داده‏‏‏شده است. طحاوى، کنجى شافعى، ذهبى و قمى‏ ‏ ‏بر آن اصرار داشته و نیزعقیده مجاهد، قتاده، کلبى‏ ‏ ‏و بلکه عقیده جمهور‏ ‏ ‏و بیش‏‏‏تر مفسران‏ ‏ ‏همین‏‏‏است. حتى بعضى گفته‏‏‏اند: مفسران اجماع دارند و جمهور‏ ‏ ‏روایت کرده‏‏‏اندکه این آیه درباره اهل کساء فرود آمد. گفته‏‏‏اند: منظور مدعى اجماع مفسران‏‏‏این است که مفسران بر این مطلب اجماع دارند که آیه مبارکه شامل آل البیت‏‏‏است و آنان اصحاب کساء مى‏‏‏باشند، اما درباره این که آیا زنان پیامبرصلى الله علیه وآله راهم دربر مى‏‏‏گیرد یا نه، اختلاف نظر است. یا منظور، اجماع کسانى است که‏‏‏نظرشان در مورد شان نزول و مانند آن قابل اعتناست و عکرمه و مقاتل ازاین افراد نیستند، زیرا این مساله به خبر دادن از پیامبرصلى الله علیه وآله‏‏‏یا کسانى از صحابه‏‏‏برمى‏‏‏گردد که گفته آنان معتبر است، در حالى که مقاتل و عکرمه متهم به‏‏‏دروغگویى‏‏‏اند.‏
‏بعضى از روایات، امامان دوازده گانه‏‏‏علیهم السلام را هم اضافه کرده است.‏ ‏ ‏بعضى‏‏‏مدعى‏‏‏اند که امامیه اجماع دارند که آیه تطهیر شامل تمام امامان‏‏‏علیهم السلام مى‏‏‏شود.‏ ‏
‏نتیجه گفته‏‏‏ها
‏اگر در این گفته‏‏‏ها به دقت‏‏‏بنگریم، خواهیم یافت که تمام آنها پیرامون‏‏‏سه عنصر دور مى‏‏‏زند.
‏اول، دخول زنان در مراد از کلمه ‏«‏اهل البیت‏‏»‏ یا به طور مستقل یا بااصحاب کساء یا با سایر بنى‏‏‏هاشم یا با افرادى که دایره شمول گسترده‏‏‏تر یاتنگ‏‏‏ترى دارد.
‏۵
‏دوم، دخول خویشاوندان پیامبرصلى الله علیه وآله; یعنى، بنى‏‏‏هاشم، غیر از اصحاب کساء;یعنى، کسانى که صدقه بر آنان حرام است و با پیامبرصلى الله علیه وآله خویشاوندى نسبى‏‏‏دارند. بعضى زنان پیامبرصلى الله علیه وآله را مى‏‏‏افزایند و بعضى هم در نفى آنان اصراردارند.
‏سوم، اختصاص اهل البیت‏‏‏به اصحاب کساء. گروهى با استناد به روایات‏‏‏چندى که در این باره تصریح دارد، سایر امامان دوازده‏‏‏گانه را هم بدان‏‏‏مى‏‏‏افزایند.
‏تمامى دلایل در حقیقت‏‏‏به نفى یا اثبات این عناصر برمى‏‏‏گردد، اگرچه دربیان آنچه که در اثبات آن مى‏‏‏کوشند با هم اختلاف جزئى دارند.
‏نهایت امر این که، آنچه بعضى بیان کرده‏‏‏اند که منظور آیه تطهیر شخص‏‏‏پیامبر اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله است و به نظر مى‏‏‏رسد که زاید بر عناصر سه گانه فوق الذکراست، کسى را نیافتیم که در اثبات آن استدلال کرده یا بدان ملتزم شده و آن رامبناى عقیده خویش قرار داده باشد. از این رو، نیازى به نفى یا اثبات آن دربحث‏‏‏خود نمى‏‏‏یابیم. در این جا تنها به بررسى و بیان مطالبى خواهیم‏‏‏پرداخت که ارتباط مستقیمى با عناصر سه‏‏‏گانه فوق دارد.
‏فصل دوم: آیه تطهیر در تفسیر پیامبرصلى الله علیه وآله
‏بدون شک رسول اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله آگاه‏‏‏ترین مردمان به قرآن، معانى، اشارات واهداف، و به هنگام پیچیدگى امور و نیاز به توضیح و یا تصحیح آن، مرجع وملاذ دیگران است. آنچه در این جا نظرمان را به خود جلب مى‏‏‏کند این است‏‏‏که بعضى اوقات – بى آن‏‏‏که پرسشى در کار باشد – رسول اکرم‏‏‏صلى الله علیه وآله حتى درمواردى که در ابتدا گمان مى‏‏‏رود از امور واضح است، دست‏‏‏به کار شده‏‏‏به توضیح و تبیین آن مى‏‏‏پردازد. با این حال، هنگامى دچار شگفتى مى‏‏‏شویم که‏‏‏مى‏‏‏بینیم خط بازى‏‏‏هاى سیاسى و تعصبات جاهلى تلاش دارد همان چیز رابا دستان خیانت‏‏‏گر خویش دچار تحریف و دگرگونى سازد که رسول خداصلى الله علیه وآله‏‏‏به توضیح، تثبیت و تصحیح آن پرداخته است و گویا از وراى پرده‏‏‏اى شفاف‏‏‏به غیب مى‏‏‏نگریسته است. لیکن از آن جایى که این تلاش مذبوحانه به حذف،زیادت و یا تحریف نص قرآن منجر شده، تقریبا ممتنع و غیر عملى‏‏‏نموده است.
‏آنان براى رسیدن به اهداف شوم و نامیمون خود کوشیده‏‏‏اند که به جاى‏‏‏تحریف مبانى و کلمات قرآن، به تحریف معانى و دلالت‏‏‏هاى آن بپردازند.امام باقرعلیه السلام در نوشته خود به سعد الخیر، به همین مطلب اشاره‏‏‏فرموده است. آن جا که مى‏‏‏فرماید:
‏اقاموا حروفه و حرفوا حدوده فهم یروونه ولا یرعونه والجهال‏‏‏یعجبهم حفظهم للروایه والعلماء یحزنهم ترکهم للرعایه‏ .
‏آنان حروف و کلمات قرآن را محفوظ داشته، حدود و قوانین آن را تغییردادند، قرآن را روایت مى‏‏‏کنند، اما حدودش را رعایت نمى‏‏‏کنند. جاهلان ازاین که روایت قرآن را حفظ کرده‏‏‏اند تعجب مى‏‏‏کنند و عالمان از این که حدودآن را ترک کرده‏‏‏اند اندوهگین هستند.
‏این دقیقا همان چیزى است که در مورد آیه تطهیر به وقوع پیوست.آیه‏‏‏اى که درباره اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله، که مرکز رسالت و محل رفت و آمدفرشتگان هستند نازل گشت. زیرا به رغم تاکیدهاى فراوان و پى در پى‏‏‏پیامبرصلى الله علیه وآله که چندین ماه و شاید تا زمان وفات آن حضرت تداوم داشت،مبنى بر این که مراد از

 

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x