مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره درمان شناختی رفتاری(CBT) به شیوه داتلیو

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره درمان شناختی رفتاری(CBT) به شیوه داتلیو

مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره درمان شناختی رفتاری(CBT) به شیوه داتلیو

مبانی-نظری-و-پیشینه-تحقیق-درباره-درمان-شناختی-رفتاری(cbt)-به-شیوه-داتلیوشرح فایل
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره درمان شناختی رفتاری(CBT) به شیوه داتلیو

خصوصیات محصول:

منابع فارسی و انگلیسی دارد.
ارجاع و پاورقی استاندارد دارد.
رفرنس دهی استاندارد دارد.
کاملترین در سطح اینترنت، دارای تحقیقات انجام شده در ضمینه تحقیق
گارانتی بازگشت وجه دارد.
فرمت : doc

تعداد صفحات : ۳۳

بخشی از متن :

۲-۱ CBT به شیوه داتلیو

۲-۱-۱ مروری بر درمان شناختی -رفتاری معاصر با زوج ها و خانواده ها

درمان شناختی- رفتاری برای زوج ها و خانواده ها، امروزه اصلی مهم در درمان است. کاربرد CBT برای مشکلات روابط خصوصی، تقریبا پنجاه سال قبل در نوشته های آلبرت الیس آمده است که نقش برجسته شناخت را در مسایل زناشویی نشان می دهد. الیس و هارپر و همکارانش معتقد بودند که ناکارامدی ارتباط زمانی اتفاق می افتد که افراد ۱) بر عقاید غیر واقعی یا نامشخص خود در رابطه با طرفین پافشاری کنند. ۲) ارزیابی های منفی دارند وقتی فرد و رابطه مطابق با انتظارات غیر واقعی آنها عمل نمی کند، زمانی که فرایندهای منفی شناخت صورت می گیرند: فرد عواطف منفی را تجربه می کند (عصبانیت، ناامیدی و اوقات تلخی) و شیوه های رفتاری منفی در رابطه خود در پیش می گیرد(داتیلیو، ۲۰۱۰؛ ترجمه خواجه، سجادیان و بهرامی، ۱۳۹۱).

در‌ دهه‌های‌ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، رفتار درمانگران برای پرداخـتن بـه رفتارهای‌ مشکل‌دار بزرگسالان و کودکان از اصول نظریه یادگیری استفاده‌ کردند. بسیاری از اصول و روش‌های رفتاری که در درمان انفرادی‌ از آنها استفاده می‌شد، بعدها برای‌ زوج‌های‌ ناراضی‌ و پس از آن‌ برای خانواده‌ها‌ به‌ کار‌ گرفته شد. به عنوان مثال، استوارت‌[۱] (۱۹۶۹)، لیبرمن‌[۲] (۱۹۷۰) و وایس‌[۳]، هوپس‌[۴]و پاتـرسون[۵] (۱۹۷۳) برای‌ تسهیل تعامل‌های ارضاکننده زوج‌های مشکل‌دار و خانواده‌ها‌ از نظریه‌ تبادل‌ اجتماعی و اصول یادگیری عامل استفاده کردند (به نقل از داتیلیو و بیرشک،a 1385). این‌ کار باعث‌ شد‌ که تحقیقات بعدی زوج درمانگران به سمت شناسایی‌ اهمیت مداخله عـوامل شـناختی و الگـوهای تعاملی رفتار سوق داده‌ شود. قبل از ارایـه‌ نـظریه‌های‌ اصـلی‌ خانواده درمانی، اینگونه مطرح‌ شده بود که شناختارها را می‌توان به عنوان‌ بخش فرعی درمان در الگوی رفتاری مورد استفاده قرار داد (مارگولین‌[۶]و وایس، ۱۹۷۸)، اما در دهه ۱۹۸۰ عـوامل شـناختی در کـانون اصلی‌ توجه‌ منابع‌ پژوهشی‌ و درمانی زوج‌ها قرار گرفتند و مـستقیم‌تر و سـاختارمندتر از آنچه در‌ سایر‌ رویکردهای نظری زوج درمانی‌ وجود داشت، وارد درمان شدند (باکوم[۷]‌۱۹۸۷؛ داتیلتو،۱۹۸۹؛به نقل از داتیلیو و بیرشک،a 1385). با مطرح شدن تحریف‌های شناختی و ادراکات نادرست در درمان زوج‌ها، توجه درمـانگران بـه اسـتنباطها و باورهای طرفین نسبت به هم‌ معطوف‌ گشت‌ و استفاده احتمالی از ایـن باورها برای پیدا کردن راهی برای رهایی از بن‌بست‌های‌ رابطه‌ای، مورد توجه‌ قرار‌ گرفت. ارزیابی شناختی و روش‌های مداخله‌ای، از درمان انـفرادی بـه عـاریه‌ گرفته شد و برای‌ استفاده‌ در مورد زوج‌ها مطابقت داده شد. همانند درمان انفرادی، برای تقویت قابلیت زوجـین در ارزیـابی و تغییر شناختارهای مشکل‌ ساز، مداخلات‌ شناختی-رفتاری مربوط به زوج‌ طراحی شد که این مداخلات باعث کسب مهارتهای ارتباطی‌ و حـل‌ مـشکل‌ نـیز می‌گردند(داتیلیو و بیرشک، a1385).

فوت و فن های تغییر زوج ها و خانواده ها
انتظارات و معیارها
فرایندهای شناختی ستون اصلی روش شناختی-رفتاری برای بدکارکردی رابطه هستند. باکام، اپستین، سایرس و شر (۱۹۸۹) شناخت هایی را که به طور مکرر در طی روند آشفتگی ارتباط بروز می کردند را سنخ شناسی کردند. اگر چه هر سنخ یا هر نوع یک شکل نرمالی از شناخت انسانی است، هر یک مستعد تحریفاتی هستند. این فرایندها شامل(داتیلیو، ۲۰۱۰؛ ترجمه خواجه و همکاران، ۱۳۹۱):

توجه انـتخابی[۸]‌: تمایل فـرد بـه توجه به جنبه‌های خاصی از اتفاقاتی که در روابـط او حـادث می‌شوند و چشم‌ پوشی‌ از‌ بقیه؛

اسنادها[۹]: استنباط در مورد عوامل مؤثر بر اعمال‌ خود‌ فرد‌ یا طرف‌ مقابل (به‌ عـنوان‌ مـثال این نتیجه گیری که فـرد مـقابل به ایـن‌ دلیل بـه سـؤال پاسخ نمی‌دهد که می‌خواهد رابطه را کـنترل کند)؛

انتظارات[۱۰]‌: پیش بـینی احتمال وقوع وقایع خاص در رابطه(به‌ عنوان مثال،بیان‌ احساسات منجر به ناسزا گفتن طـرف مـقابل خواهد شد)؛

فرضیات[۱۱]: باورداشت‌هایی درباره مشخصات طبیعی افراد یا روابط آنـها(به عنوان مثالی،زنی که بـه طـور کلی فرض می‌کند مردان به وابـستگی عـاطفی نیاز ندارند)؛

معیارها[۱۲]: باورداشت‌هایی راجع به خصوصیاتی‌ که‌ افراد و روابطشان باید داشته باشند(به عنوان مثال ایـنکه طـرفین نباید هیچ‌ مرزی بینشان باشد و تـمام عـقاید و عـواطفشان را باید با یـکدیگر در مـیان بگذارند (داتیلیو، ۲۰۱۰؛ ترجمه خواجه و همکاران، ۱۳۹۱؛ داتیلیو و بیرشک، a1385).

[۱] Stuart

[۲] Liberman

[۳] Weiss

[۴] Hops

[۵] Patterson

[۶] Margolin‌

[۷] Baucom

[۸] selective attention

[۹] attributions

[۱۰] expectations

[۱۱] assumptions

[۱۲] standards

دانلود فایل

 

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x